از دیروز عصر که رسیدم خونه
یهو احساس درد بدی توی معدم کردم
از دیروز عصر که رسیدم خونه
یهو احساس درد بدی توی معدم کردم
حال دلم خوب نیست
و ازشنبه درگیری سر اون مساله
باعث شد یکم بهم بریزم
از نظر من هر ادمی که مثل مارشمالو هست دوست داشتنی
انعطاف پذیری مزه خوب(اخلاق خوب)
جمعه هایی رو دوست دارم که مثل الان له هستم!
خونه رو اونطوری که به دلم بود تمیز کردم
سه روز تعطیلی و بی خوابی های قبلی رو هم جمع شدن
و دیگه فکر میکنم زیادی خوابیدم این سه روز
و کلا جای شب و روزم یکم قاطی شد!
دیروز رفتم باشگاه و بعد اون استراحت روز سه شنبه
انرژیم در سطح بسیار عالی بود
دیروزم روز پرکاری بود ولی تعطیلی یهویی!
تصمیم یهویی اینا برای ما ....
اونقدری این هفته شلوغ بودیم که من گاهی فرصت نفس کشیدن نداشتم:(
من ایقدی بدنم کبوده همیشه
از بچگی دلم میخواست یه بار رو بدنم لک و کبودی نباشه
همیشه همیشه بدن من کبوده
اینم ژنتیکی از مامانم به ارث بردم
بعد که وارد فاز بدنسازی شدم این چندسال
دیگه کلا ارزوهام کم تقلیل پیدا کرد به اینکه
اقا کبودی هام کم باشه حداقل:))))
عین چی گل باقالی شده ام