آن یکی خر داشت پالانش نبود...!

تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود راه بگویدت چون باید رفت.....

آن یکی خر داشت پالانش نبود...!

تو پای به راه در نه و هیچ مپرس خود راه بگویدت چون باید رفت.....

آن یکی خر داشت  پالانش نبود...!

موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!

محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
پیوندها
يكشنبه, ۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۹:۵۸ ب.ظ

پیشرفت کارها؟

پیشبرد کارهای شرکت 100 درصد

اما کارای پروژه ایم فقط ده درصد!

امروز اضطراب کمتری داشتم اما بی انرژی تر بودم

جوری فاطیما برگشت گفت پریودی عمه که ایقد بی حوصله جوابمو میدی؟

 

چون من وفاطیما روزانه باهم در ارتباطیم هر اتفاقی هم بیفته باید حال همدیگه رو بپرسیم 

باهاش راحتم حقیقتا حوصله بازی های صاحبخونه و مشکلاتش رو ندارم 

هر سال سراجاره بدقلق بازی در میاره الان من باید اقدام کنم برای تمدید خونه

میم داره بهم فشار میاره اقدام کن خونه ها وحشتناک امسال بالا رفته 

که اگر اوکی نیستی بری خونه خواهرم بشینی

حالا اونجا که رایگان قرار نیست برم من معذبم ولی

یعنی خونه خودم رو دوست دارم بهش عادت کردم حوصله جابه جایی هم ندارم 

از صفر شروع کردن واسه من میشه

یعنی چطوری؟

خوب الان من اینجام هزینه کمتری برای تمدید میدم 

تا برم یه جایی دیگه تازه شروع کنم 

از نظر مالی برام هزینه خیلی بیشتری داره و عقب میفتم 

میم هم نگران من از اینجا برم!

میگن جنگ شده ولی صاحبخونه ها به شدت بی انصاف شدن البته این قشر معمولا از قدیم منصف نبودن هیچ وقت!

بااین مسائل مشکلات اقتصادی نمیشه هم از صاحبخونه ها انتظار داشت

حالا فردا باید با صاحب خونه صحبت کنم 

امروز رییس بهم پیام داد جریان دستم رو که درد گرفته بهش گفتم 

بشدت ناراحت شد و پیگیر شده که برم دکتر یا فیلدم رو در شرکت عوض کنه!

گفتم نه فعلا با همین بخش اوکیم 

حوصله جا به جایی هم ندارم تو شرکت :((((

یعنی الان توی اضطراب حوصله هیچ بار اضافه تصمیم اضافه ای رو ندارم !

و توان هندل کردنشم ندارم 

رفتم یکساعتی پیاده روی کردم 

میم میگه چقدر تو فکر بودی دیدمت:(

رفتم شرکت یه نیم ساعتی هم پیش میم نشستم حرف زدیم 

یکم اضافه وزن پیدا کرده :))))))

بهش گفتم شکمت دیگه تخت نیس 

بعد زنگ زده میگه از وقتی بهم گفتی هی نگاه خودم میکنم شکمم به چشمم اومده :)))

خوب پسرم کمتر بخور دوست داشتم جمعه عکس بگیرم از غذاخوردنمون

اوایل رابطه من یک پرس کامل غذا رو میخوردم هنوزم گشنه بودم 

بخاطر ورزش سنگین 

بعد میم یک چهارم غذاشو نهایتا میخورد!

الان روز جمعه من 4 قاشق غذا خوردم میم پرس غذاش تموم کرد تازه غذا منم میخواست بخوره :)

بعد میگه یادته اوایل غذا خوردن من و تو ؟ میگم اره میگه تو از وقتی اون مدلی تمریناتت سنگین نیس

کلا کم اشتها شدی

ماشالله به خودم و میم

و اینکه من چقدر در این پراشتهایی اقا نقش داشتم 

الان به هیچی نه نمیگه پایه خوردن کلا

من برم ببینم میتونم بخشی از کارهام رو پیش ببرم 

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴/۰۴/۰۹
موجا ...

نظرات  (۵)

۱۰ تیر ۰۴ ، ۰۹:۱۳ 💕 پسر خوب 💕

خیلی خیلی سخته جا به جایی

خدا خیر به مالتون بده که ان شاء ا... راحت جا به جا بشین و مشکل خاصی پیش نیاد

پاسخ:
مرسی از شما ان شالله برای همه 
من واقعا حوصله جابه جایی و دردسرهاش رو ندارم 
۱۰ تیر ۰۴ ، ۱۱:۴۶ 💕 پسر خوب 💕

امیدوارم همه خونه دار بشن مخصوصا شما

پاسخ:
مرسی از شما 
در نهایت منزل همه ما خاکه!
۱۰ تیر ۰۴ ، ۱۱:۴۸ 💕 پسر خوب 💕

حواسم هست وبلاگم نمیاین

پاسخ:
من خیلی کم وقت میکنم وبلاگ بخونم اینو مخاطبهام میدونن اکثرا وقتی هم میخونم حتما کامنت میذارم و نظر میدم
یه جورایی ادم بده بستونی نیستم سر این چیزها
۱۰ تیر ۰۴ ، ۱۱:۵۷ 💕 پسر خوب 💕

باشه

گله نکردم

دوست داشتم حضور داشته باشین... همین

موفق و موید باشید

پاسخ:
ممنون که وقت میذارید میخونید پستها رو 

۱۰ تیر ۰۴ ، ۱۲:۰۵ 💕 پسر خوب 💕

برای خودم میخونم

برای اینکه جالبه و کنجکاو میشم...

و از شما ممنونم که وقت میذارید و مینویسید

پاسخ:
لطف دارید شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی