بالاخره ما تونستیم خانم رو سورپرایزش کنیم
بنده این فصل و فصل زمستون به زور کتک از رختخواب جدا میشم:)
صبحها همچنان بعد از آلرام میخوابم:)
خوب خداروشکر همه ی خریدهام رسیدن
و هم اینکه مهمتر از همه مودم هم به دستم رسید و افتتاحش کردم:)
خداروشکر بعد بارون هوا سردتر شد
من عاشق هوای سردم
باید من وسط قطب شمال به دنیا میومدم:)
یکی از مصیبت های من بعد از مستقل شدنم نظم بوده!
خونه داری بوده و مراقبت از خود!
خداروشکر امروز هم برکت داشت وقتم هم اینکه حسابی استراحت کردم:)
بالاخره خونه جارو شد
ولی هلاک شدم دستم داغون شد.