مودم جدید هم رسید:))

خوب خداروشکر همه ی خریدهام رسیدن

و هم اینکه مهمتر از همه مودم هم به دستم رسید و افتتاحش کردم:)

یکی از فامیلهای لیلا اینا مریضه یه بچه کم سن و سال

چقد این مدت اینا دست به دعا هستن و حالش اصلا خوب نیس طفلی و اینتوبه شد امروز خدا کنه از اینجا برگرده:(

واقعا حال روحیم با شنیدنش این مدت بهم می ریخت

امید زیادی داشتن هم خوبه هم بد!

من آدمیم گاهی اوقات یه شکست رو تا تهش میرم بخاطر اینکه ذخیره امیدم هنوز باقیه

و درک میکنم در این شرایط حتی برای یکی زندگی طلب کردن و معجزه خواستن ته ته امیدهای باقی مانده است خدا شفا بده به همه ی بیماران

حال نازی و لیلا اصلا خوب نبود و منم کلافه شدم از شنیدنش

زدم بیرون مودم رو اصلا دیگه انباکسینگ نکردم ایقدی که خورد تو ذوقم با شنیدن خبر بد

و زدم بیرون و کلی راه رفتم

رفتم اول دفتر ایرانسل نزدیک خونه اول اینکه دوساعت توصف موندم

بعدش که نوبتم شد کارمنده سرعتش در حد کوالا بود:)

و من هم کلافه بودم اصلا ننشستم کل اون دوساعت دور خودم تو یه دایره محدود چرخیدم

فکر کنم همه از دستم سرگیجه گرفتن

در نهایت سیمکارت رو بهم داد یه سیمکارت تی دی و اجبارا باید بسته مدت دار باهاش بخری! کل این ممکلت رو کثافت و حرومی برداشته!

چون مودم از سایتشون نخریدی یا از دفترشون یه کاری باید کنن که اون تخفیفی که گرفتی زهرت بشه  سیمکارت 70 تومن! فکر کن

و بسته هم که نگم دیگه

عصبی و کلافه تر شدم تازه تیپاکس از من 50 تومن کرایه گرفت بخاطر مودم بعد پست پیشتازش میشد 20 تومن! تازه 5 روز طول کشید تا رسید

بعد اومدم خونه حساب کتاب کردم بازم دویست به نفعم شده

و از سایت نخریدم خوب کاری کردم

بین راه پیراشکی و نون پیتزا خریدم و دارچین و زردچوبه و پودر سنجد

بعد یکم گردو خریدم و سرچهارراه که از گوشه خواستم رد شم یه پژو پیچید جلوم

یعنی قلبم ایستاد هیچ حرفی برام نیومد که بزنم بهش جوون بود میگه تو اگر امروز سرااین چهارراه یه تصادفی درست نکردی! وا من اصلا این طرف خیابونم تو گوشه زیر چراغ قرمز

چیکار به تو دارم اخه؟ میگه خانم با این تیپتون حواس برا کسی نمیزاری

به خودم نگاه میکنم تیپم چشه واقعا؟

سکوت کردم حال حرف زدن و یکی بدو کردن بایه عنتر دیگه از این جامعه رو نداشتم اصلا

اومدم خداروشکر نون گیرم اومد امروز سوپری برام نون سنتی اورده بود دوسه روز میرم تموم میشه امروز دوبسته نگه داشته بود

چون میخواستم فردا داداش اینارو صبحانه دعوت کنم دلم دور همی میخواست

در نهایت داداش زنگ زد اوکی داد.

رسیدم خونه یه شعر از حافظ خوندم برا نازی و لیلا حالشون بهتر شد جز تسلیم شدن چه میشه کرد؟ جز پذیرفتن؟

از کوچه پس کوچه ها که راه میرفتم تو سکوت شب و خلوتی همونطوری که لب جو راه میرفتم به این فکر کردم چقد از منظر خدا و ساکنین آسمان

ما و مشکلاتمون ریزه! چقد که تمام ما تو کوچه پس کوچه های این کره خاکی یه گوشه از منظومه شمسی تو راه شیری داریم رد میشیم میخندیم زندگی میکنیم

مشکل داریم درد داریم چقد از منظر خدا دردهای ما کوچیکه که همه چی رو میدونه، و چقد صبوره که میدونه و چقد درد میکشه که میدونه

من اگر خدا بودم ایقدری صبور نبودم برای بنده هام

رسیدم خونه و پیراشکیمو تند تند خوردم و مودم رو باز کردم و سیمکارت رو گذاشتم و تنظیماتشم با لپتاپ انجام دادم و حل شد

حالا جالبه پسره یه نگاه ریزی به من کرد گفت مودمتم میاوردی ما تنظمیش کنیم گفتم خودم اوکی ام

بعد اومدم خونه یادم اومد من همیشه مودهایی که داشتیم رو خودم تو خونه راه می انداختم

وچقد یه سری کارها برا بعضی ها سخته برای من اسون و برعکس

چقد ما توانایی های خودمون دست کم میگیریم

داداش که الان زنگ زد اوکی داد خیالم راحت شد.

برم خونه رو مرتب کنم برای صبحانه که عزیزان دلم قرار بیان.

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان