رییس دیشب که من خواب بودم یه شبنامه فرستاده برام
ظهربچها هی زنگ میزدن پشت سرهم که بیا ما تنهاییم پس کسی میای
منم تند تند ناهار خوردم
و رفتم پادری ها که خیس کرده بودم تو حموم رو بشورم
دیشب نشستم یه فیلم ببینم بعد مدتها
اسمش پروفسور بود
جانی دپ توش بازی میکرد من از جانی دپ خوشم نمیومد ولی تو این فیلم نظرم دربارش عوض شد
و حس میکردم کاراکتر به خود واقعیش نزدیکتر شده بخصوص بخاطر جریانتی که این روزها داره
این دلشوره همچنان هست
مثلا گاهی باعث توهم میشه
یعنی فکر میکنی الانه که برق نوسان بده
دیشب نوسان برق خونه خیلی شدید بود
و مجبور شدم کولرو خاموش کنم که آسیب نبینه
از محافظ هم کاری ساخته نبود
دیروز هرکی به تور من میخورد پرحرف بود
دیشب که رییس خون به جگرم کرد قشنگ
امروز تقریبا در رختخواب گذشت چون داروها حس خوابالودگی بهم میدن