زخمی شدن!

ظهربچها هی زنگ میزدن پشت سرهم که بیا ما تنهاییم پس کسی میای

منم تند تند ناهار خوردم

و رفتم پادری ها که خیس کرده بودم تو حموم رو بشورم

اومدم پامو بذارم بیرون از حموم لیز خوردم و افتادم و سرم خورد به استانه در و همینطوری خون گرم صورتمو خیس کرده بود 

و نمیدونستم چیکار کنم 

فقط میدونم تو حالت سریع پاشدم و دستمال کاغذی گذاشتم رو زخم سرم

بالای ابروم بود دقیقا و حدود سه سانتی شکافته بود 

سرم به شدت درد میکرد و اومدم دراز کشیدم و خون ها رو هی پاک میکردم تا بند بیاد و من حالم بهتر بشه

همینطوری تا ساعت 4 کج دار ومریض طی کردم همین حین هم برنامه مهمونی فردا رو با دخترا فیکس کردم

و زنگ زدم اژانس من رسوند درمونگاه و دکتر یکم دستپاچه شد که جای مهمه وخوبه ضربه مغزی نشدی و....

از اینطرف پرستاره بهتر بود و مسلط تر بود میگفت بخیه نکنیم جاش نمونه و....

یه نیم ساعتی ور رفت با زخم و فکر کرد در نهایت گفت چسب بخیه به کار ببریم بهتر جا کمتر بمونه 

کلی درد داشت 

و من به زور طاقت اوردم در همین حین هم بچها مرتب زنگ میزدن

که یکی پست دره تویی؟ گفتم نه درو باز نکنید من نزدیکم تو راهم هنوز

دیگه اینو بخیه زدن و رفتم خونه داداش دیدم اینا منتظرن تا 7 همینطوری حرف زدیم بحث چی بود؟ عشق:)))

یعنی این بچها یه سوالاتی دارن که نپرس تهشم گفتن تو مورد خوبی نیستی برا ما و از عشق نمیدونی باید ازیکی دیگه بپرسیم:)

بردمشون یه کافه جدید باز شده بود نزدیک بود 

رفتیم بستنی خوردیم و حرف زدیم و بعدم برگشتیم خونه تا مامانشون بیاد

زن داداشم میگه اخرش خودتو به کشتن میدی تو ایقدی مامانت مراقب خودشه تو نیستی چرا؟

گفتم این روزها خوابم کمه استراحت ندارم

حالا قرار شد فردا شبم بچها بیان یعنی بفرستم دنبالشون یا داییشون بیارشون 

دیگه هیچی مامان زن داداش دلمه فرستاده بود برام 

من یه چند دونه برداشتم و اومدم خونه تا مزاحمی چیزی تو خیابون نیست 

الان رسیدم خونه هیچ کاری نکردم امروز و رییس کلی غرغر کرده البته نکه کاری نکردم کاراو نرسوندم!

سرم ورم کرده و هنوزم خونریزی داره 

ولی سعی کردم با بچها خوش بگذرونم و اونام خیلی بهشون خوش گذشت

انصافا حرفمم گوش کردن و اذیتم نکردن 

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان