اضطراب 2

این دلشوره همچنان هست

مثلا گاهی باعث توهم میشه

یعنی فکر میکنی الانه که برق نوسان بده 

اینا البته تشدیدش میکنه 

دوروز ظهر خوابم میبره یعنی بعد ناهار

و امروز هم یکساعت خوابیدم 

وقتی خوابم وبیدار میشم خوب میشم

ولی به محض اینکه در شرایط کار .... قرار گرفتم شروع میشه 

بعد این دوهفته کار من خیلی سخته و درگیرم شدید 

و از من انتظاری زیادی میره چون بچها کارشون تیمی تقریبا فقط من تکم و کارم گیر رییس و خیلی تو اعتبار رییس

و اینکه خوب جلوه کنه من موثرم یعنی دست راستشم عملا

و اینطوری فشاری که به من میاد بیشتر از بچهاست خطاهام بیشتر به چشم میاد

و انقدری برا رییس مهم این قضیه که عین مامانهااز دیروز همش داره توصیه میکنه وای یادت نره ها این نکات وای فراموش نکنی ها

بعد امروز تپل خان زنگ زد کارشون گیر منه از من کمک میخوان یعنی رفته از من پیش همکارا گفته اون همکارم از من کمک خواسته

کدهاشون رو من باید کامل کنم نمیدونم میرسم؟ مهمونیم رو چه کنم؟

میتونم چندساعت دور از اینا باشم؟ 

هیچ ایده ای ندارم!

مینویسم که ارومترشم 

ظهر هم کول پد لب تاپ شکست یعنی شکسته بود کامل شکست دیگه 

سریع از سایت خریدم زدم بعد دیجی کالا گرونتر از اون سایته بود! 

حتی با وجود ارسال نزدیک به 50 تومن اختلاف قیمت داشتن خرید زدم و خیال خودمو راحت زدم 

چون دلار برسه به 35 همه چی 200 درصد میره روش

بخصوص اینجور کالاهای دیجیتال وارداتی

کولرمم گرونتر شد توی همین چند روز !

برم محافظ برا کنتورم بخرم که اینم هفته اینده میره بالا

یه پارچه خنک سفید خریدم و یه دونه هم کرپ نخ سبز گل گلی بعدم اجی بدوزه یا خودم اگر وقت کنم

دیشب اقای ی پیام داده بود و حالم پرسیده بود یعنی من بعد سه روز رفتم چک کردم تلگرام خط شخصیمو و جوابشو خیلی ساده دادم 

و تمایلی به مکالمه نداشتم 

یه روزی ی خیلی میتونست بهم آرامش بده بهم کمک کنه 

الان یک ساله ازش دوری میکنم و رابطمون یک طرفه شده یعنی فقط اونه که پیام میده حالمو میپرسه من نه

یه زمانی اونقدر اذیتش میکردم که تنها کسی بودم میتونستم سربه سر اون مرد جدی بذارم و میتونستم حالش رو بگیرم و تو چالش بندازمش

اما الان از اون موجا چیزی نمونده تمایلی به اون هیجانات و کل کل ها نداره تمایلی به اقای ی نداره 

تمایلی به هیچ کس نداره و این درون گرا شدنه تو جامعه به چشم همه میاد که این دختر چی شد ایقدی درون گرا شده

ی نمیپرسه چرا نیستی یعنی دیگه اینو نمیپرسه چون میدونه بخاطر داداشمم که نیستم قبلا هم تمایلی نداشتم باشم

 فقط منو از دور نگه داشته و میدونه نبایدم خیلی نزدیک بشه

یه زمانی فقط میتونستم درباره هر مساله شخصی و سکرتی فقط با ی حرف بزنم با جزییات تمام بدون خجالت بدون هیچ ترس از قضاوتی

الان تمایلی به اینم ندارم گفتنش اثری نداره 

--------------

یه جلسه دیگه برگذار کردیم با تپل و اون یکی همکارم چون نت من قطع شد وسطش 

بعدش زنگ زدم خانمی که نزدیکمون دفتر پیشخوان داره که عصر هستن؟

گفت اره هستیم 

و منم پاشدم رفتم قرارداد های اون یکی کارم رو پست کردم و برگشتم 

و توراه با داداش حرف زدیم 

و امروزم یه مزاحم داشتم 

حالا نمیدونم قضیه چیه؟

زن های تن فروش زیاد شدن؟

فصل بهاره این مردها یه جوری شدن؟

منطقه ما ناامن شده؟

یا من یه جوری شدم؟ 

منکه خسته ام بااین ابروهای پاچه بزی

دوست ندارم برای این مردهای هرزه عن هیچ جذابیتی داشته باشم

و بعد به خودم میگم هربار تقصیر تو نیست موجا اونا مریضن

امروزی برگشت میگفت بهم که 200 تومن 200 تومن 200 تومن

فکرکن 

به خودم یه نگاهی میندازم به لباسهای بلندم به روسری 140 سانتیم 

به ماسکم 

به موهام که فرق ساده است و پشت سرم با بی حوصلگی جمعش کردم 

کدوم یکی از اینا به تو مجوز میده که برای تن من قیمت بذاری؟

اونم منی که چقد سربه زیرم تو خیابون قشنگ سرم رو زمینه 

این مملکت عن انگار جای موندن نیست چقدر خسته ام

هربار هرمزاحمی منو از زن بودن متنفرمیکنه 

اون شب استاد برگشت گفت زن ضعیفه ادم نباید یه حرفایی بهش بزنه

و من حسابی دراومدم و توپیدم بهش 

زن ها ظریفن نه ضعیف مردتیکه 

بعد گفت اره جمله بندیم بد بوده 

من وسط این عن اباد مردونه دارم زندگیم رو میچرخونم بعد کارمند دولت میاد دم در خونه ام وظیفه داره کارش انجام بده 

از مجرد بودن من و اینکه شوهرم کیه حرف میزنه عن اقا 

انگار مقبولیت من رو یه عن دیگه عین خودش ثابت میکنه و ته این سوالا اینه 

حالا که مجردی بیا ما سرداشتن تو رقابت کنیم

شاید همین هاست که از تموم مردهای صمیمی دور برم خودمو دور کردم.

ی الف سین نریمان

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان