دلگیری غروب جمعه و کیک

خیلی خیلی دلگیر بود امروز داشتم خفه میشدم هم از خاطرات هم از ابری بودن اسمون و نباریدنش:(

دوستان و اعتیاد

من آدم اعتیاد آوری هستم همونطور که خودم نیز به دیگران معتاد می شوم!

خانه داری خر است!

تا ظهر هیچ کار خاصی جر صبحانه درست کردن انجام ندادم

و دو قسمت سریالمو دیدم که کلا تو طول هفته وقت نشده بود هر شب نگاهش کنم

طب سنتی یا اسلامی؟

راستش من نه اعتقادی به طب سنتی دارم نه اسلامی!

و این طب اسلامی همون طب سنتی هست که تحریف شده!

ویارانه!

رایتینگم تموم شد

سه صفحه شد تایپش کردم

حدودای 2هزار کلمه اینا شد

حکم خروج و تسویه!

امروز هم مجدد پیگیر شدم

راستش میشد شکایت کرد به کانون و پدرشونم درآورد

ولی پیشنهاد خود کانون همیشه این مصالحه کنید!

و نذارید کار به کانون بکشه!

ذوق:)

هنوزم من ذوق و هیجان باشگاه رفتن دارم:)

باشگاه:)

چند وقتی هست بیرون که میرم هوس میکنم برم این باشگاه جدید رو هم ببینم

ولی هی به خودم نهیب میزنم کروناست!

ساقی غم فردای حریفان چه خوری؟؟

گردش و تفریح

دیشب با بچها شام رفتیم پارک