من امروز از ساعت 11 همه علائم کرونام برگشته

همون حالت تهوعها سرگیجه ها و ضعف

سلام علیکم

دیروز به حدی من درگیر چت کردن و تلفن صحبت کردن بودم از عصر به بعد که حالم دیگه از اینا بهم میخوره:(

نصف بیشتر مشتری

نصف دیگرش دوستام که بعد قرنی پیام میدن

راستش دیدم دیگه من ادم سابق نیستم دیگه از چت کردن خوشم نمیاد

دیگه از تلفنی صحبت کردن زیاد فراریم

انگاری یه چیزی در من تغییر کرده

تنهاییم رو بیشتر دوست دارم وقت تلف کردن رو کمتر!

و اینکه مشغول یه کار مفید باشم برام بهتر

فقط دیشب به میل خودم به دوستم زنگ زدم که در تمام دوران کرونا شب وروز نداشت

و  کنارم بود از راه دور

یکی از دوستای دبستانم دیشب بهم پیام داده بود

سلام علیکم

راستش ایقدی این دوروز به من خوش گذشت

که فکر میکنم بخاطر اون روزهای شلوغ کاری بود که باعث شد قدر این دو روز استراحت بدونم

هم خوب استراحت کردم هم کارهای خونه هم به خودم رسیدم

خداروشکر

کار خونه هیچ وقت تمومی نداره بخصوص وقتی یکم وسواس باشی

فکر میکردم خونه کاری نداره :(((((

ناهار یه خورشت قیمه و هویج خوشمزه پختم با موهیتو نوش جان کردم

بعدشم یکی دوقسمت سریال دیدم و یکمم خوابیدم بعدم با اجی حرف زدیم

و

اما بعد ازظهری حسابی درگیرتمیز کردن کابینت های پایینتی بودم

پردها رو شستم

و اشپزخونه رو تغییر دکور دادم

لباس شستم

الان فقط مونده اتاق خواب

رفتم خرید تو خیابون خودمون و تره باری و خشکباری های مورد نیازمو خریدم

و الانم بعد از خوردن شام میشینم پای زبانم

تصمیم گرفتم فردا هم برا دوسه وعده غذا درست کنم

که اصلا طول هفته نمیرسم کارم زیاده

کافه هم نرفتیم چون دختر دایی یهویی حالش بد شد

و کنسل کردیم برا یه روز دیگه گذاشتیمش هفته اینده ام من گفتم نمیتونم میخوام صبح صبونه داداش دعوت کنم

بعدش اگر بشه بریم خونه پیش مامان.

دیشب گفتم بذار پیجم از حالت دی اکتیو دربیارم

ببینم دنیا دست کیه؟ دوستام چیکار میکنن؟

و..

بزنیم به فسق و فخور که آخر هفته اومد:))))

وای باورم نمیشه دیروز تموم شد!!

من تا خود وقت خوابم داشتم کار میکردم هرچند شاکر خدام

و میدونم اینا از لطف اونه

ولی واقعا به ف&&&&&&&&&&&&&&&ک رفتم :))))))

سین گاف نداده خودشو میبازه

مثلا برو با لباس قانون دم در خونه اش به قتل های نکرده اش هم اعتراف میکنه:)))