یکی از دوستای دبستانم دیشب بهم پیام داده بود
صبح که وقت کردم جوابشو دادم
بنده خدا نگرانم شده بود پیجمو بستم و...
وگفت شنیدم کرونا گرفته بودی و ...
نگرانت شدم دیگه یکم حرف زدیم اون پیام میداد من ویس
بعد گفت چرا حالمو نپرسیده یعنی کرک و پرم ریخت
برادرزاده شوهرش میزنه پسر عمه اش رو که باشه خواهر زاده شوهرش میکشه!
بعد این دو نفر دوست صمیمی بودن جدای از فامیل بودن
قضیه چی بوده؟ قاتل عاشق زن مقتول شده بوده بعد خودشم متاهل بوده!
اونوقت خانمهاشونم باهم قوم خویشن یه خانواده پیچ در پیچ عجیب غریب که همه تو همی ازدواج کردن
تا ساعت 4 داشت برامن توضیح میداد نسبت ها رو تا من فهمیدم دیگه وارد نسبتهای باقیشون نمیشیم
قاتل مقتول رو به فجیع ترین حالت ممکن تیکه تیکه کرده بوده
فکر کنید یکی برادرش رو که باهم بزرگ شدن باهم رفتن مدرسه باهم رفتن دانشگاه باهم رفتن سرکار
بکشه میگه رابطه عمیقی داشتن باهم
فکر کنید این ادم چه خشم و حسادتی رو سالها باخودش کول کشیده تارسیده به اینجا که یه روز خودشو خالی کنه!
هردو هم پست مهمی دارن و جالبه که جدای از پست دولتی مسئولیت های اجتماعی سنگینی دارن تو شهرشون
من هنگ بودم این بنده خد داشت تعریف میکرد میگفت بعد تو مراسم ختم مقتول خواهر قاتل کرونا گرفت و فوت کرد!
یا خدا تازه این خانمم خودش دوتا بچه داشته همسن مقتول بوده و با فاصله یک ماه متولد شدن و زن داداشمم بوده میگم اینا خیلی قروقاطی ازدواج کردن. برا یک خارجی توضیح بدی سکته میکنه :)))))))
دقیقا به فاصله یک ماه میمیرن!
مقتولم دوتا بچه داره این وسط 4 تا کودک یتیم شدن
زن مقتول هم قایم شده روابط نامشروع داشته با اون اقا و بخاطر اینکه بهم برسن این کارو کردن
کل امروزم من تنم می لرزید از این داستان خدایی چه اتفاقهایی میفته
خودش میگفت یک در میلیون همچین اتفاقی نمیفته که برااینا افتاده به یک ماه نکشیده دو خانواده داغ دیدن
میگفت شوهرم تو این یک ماه که اینطوری بچه برادرش و بچه خواهرش پر کشیدن یکیشم قاتل شده
7 کیلو وزن کم کرده افسرده شده و نمیتونه بره سرکار به زور آرامش بخش میخوابه
وتو خواب با فریاد بیدار میشه
تازه وضعیت خانواده هاشون از اینم بدتر میگفت دیوانه شدن پدرمادرهاشون
واقعا خدایی یه حرکت اشتباه یه هوس با ادم چه ها که نمیکنه....
من دیگه امروز نمیکشم :)))))
البته بخاطر اینکه صبح زود بیدار شدم و ظهرم استراحت نکردم و داداش اومد اینجا
من به خودم فشار نیاوردم فقط زبان خوندم عصر
الانم یکم کار کنم و کارهای مشتریها رو انجام بدم
شاید برم پیاده روی و زود بخوابم.
