بخشی از مکالمه من با مشتری

سلام خوبین برا دیدن فلان قسمت به صورت روزانه باید چیکار کنم؟

من:سلام وقت بخیر متشکرم:در نرم افزار نداریم روزانه ولی در نسخه وب میتونید روزانه مشاهده کنید

برای دیدن در اپ برید در قسمت قیمت لحظه ای اونجا پایین محاسبه روزانه رو براتون جمع کرده.

مشتری: نه چرا در شرکت قبلی بالابود جمعش الان پایین؟

خوب نرم افزارها متفاوته و این آپشن محسوب نمیشه خانم فلانی

مشتری: خوب الان چیکار کنم جمعش بالا نشون بده

من: خانم فلانی جان جمعش در پایین نشون داده میشه و این خاصیت جابه جایی رو نداره نرم افزار

مشتری:اخه شرکت قبلی بالا نشون میداد

من: بله شرکتها متفاوتن من خدمتون عرض کردم اموزش این نرم افزارم براتون فیلمش رو میفرستم

مشتری: الان من چیکار کنم بیاد بالا نشون بده! من میخوام بالا باشه!

من: خانم فلانی جان به خدا نداریم نرم افزار فقط جمع پایین نشون میده، من این خواسته شمارو به تیم آی تی اعلام میکنم

مشتری: نه باید بیاد بالا اخه شرکت قبلیم همین بود!

خدایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

لیلی زن بود یا مرد؟

زن بود

اهان اونوقت نمیشه برا من مرد باشه؟

نه آخه لیلی زنه دیگه

خوب چیکار کنیم واسه من مرد شه

نمیشه خانم فلانی جان اخه دوتا کرموزوم x داره

اهان خوب چیکار کنیم الان بشه مرد؟

نمیشه که خانم فلانی جان آخه دست خداست فقط

اهان به خدا بگید لیلی برا من باید مرد باشه من حالیم نیست!!

دقیقا این بود :))))))

معلومه میخوام پریود شم؟

دوباره همون حالات بارداری من برگشته:)

همین امروز وفردا هم وقت پریودیمه

عین روزهایی هستم که در اوج کرونا بودم

واقعا عین روز اول با همون تجربه بد بلکه بدتر!

ظهر به حالتی از بین بیهوشی و هوشیاری رسیدم

فقط انگاری برق منو گرفته بود کل بدنم درد میکرد و اصلا مغزم باهام یاری نمیکرد موقعیتم چیه و کجام

فقط تونستم گوشی سایلنت کنم قرصهام رو بخورم

من امروز از ساعت 11 همه علائم کرونام برگشته

همون حالت تهوعها سرگیجه ها و ضعف

سلام علیکم

دیروز به حدی من درگیر چت کردن و تلفن صحبت کردن بودم از عصر به بعد که حالم دیگه از اینا بهم میخوره:(

نصف بیشتر مشتری

نصف دیگرش دوستام که بعد قرنی پیام میدن

راستش دیدم دیگه من ادم سابق نیستم دیگه از چت کردن خوشم نمیاد

دیگه از تلفنی صحبت کردن زیاد فراریم

انگاری یه چیزی در من تغییر کرده

تنهاییم رو بیشتر دوست دارم وقت تلف کردن رو کمتر!

و اینکه مشغول یه کار مفید باشم برام بهتر

فقط دیشب به میل خودم به دوستم زنگ زدم که در تمام دوران کرونا شب وروز نداشت

و  کنارم بود از راه دور

یکی از دوستای دبستانم دیشب بهم پیام داده بود

سلام علیکم

راستش ایقدی این دوروز به من خوش گذشت

که فکر میکنم بخاطر اون روزهای شلوغ کاری بود که باعث شد قدر این دو روز استراحت بدونم

هم خوب استراحت کردم هم کارهای خونه هم به خودم رسیدم

خداروشکر

کار خونه هیچ وقت تمومی نداره بخصوص وقتی یکم وسواس باشی

فکر میکردم خونه کاری نداره :(((((

ناهار یه خورشت قیمه و هویج خوشمزه پختم با موهیتو نوش جان کردم

بعدشم یکی دوقسمت سریال دیدم و یکمم خوابیدم بعدم با اجی حرف زدیم

و

اما بعد ازظهری حسابی درگیرتمیز کردن کابینت های پایینتی بودم

پردها رو شستم

و اشپزخونه رو تغییر دکور دادم

لباس شستم

الان فقط مونده اتاق خواب

رفتم خرید تو خیابون خودمون و تره باری و خشکباری های مورد نیازمو خریدم

و الانم بعد از خوردن شام میشینم پای زبانم

تصمیم گرفتم فردا هم برا دوسه وعده غذا درست کنم

که اصلا طول هفته نمیرسم کارم زیاده

کافه هم نرفتیم چون دختر دایی یهویی حالش بد شد

و کنسل کردیم برا یه روز دیگه گذاشتیمش هفته اینده ام من گفتم نمیتونم میخوام صبح صبونه داداش دعوت کنم

بعدش اگر بشه بریم خونه پیش مامان.

دیشب گفتم بذار پیجم از حالت دی اکتیو دربیارم

ببینم دنیا دست کیه؟ دوستام چیکار میکنن؟

و..