جلسه غیرفرسایشی
دیشب مدیر پلن یک آگوست به بعد رو هم ارسال کرد
اونقدر حجم کارامون زیاد شده که بعضی از همکارا ساعت 4 صبح میخوابن واقعا
مثلا اون مدیر خانم همکارم بنده خدا اخرین پیامی که به من داده بود ساعت 4ونیم بود!
ساعت 12 به من گفت برو استراحت کن من هستم
واقعا من اگر شب چند ساعت نخوابم نابود میشم
درسته جز دسته ادمهای شب زی حساب میشم
ولی مغزم عادت داره حداقل دوسه ساعت از شب رو بخوابه خواب روز برای من اصلا کارایی نداره
جلسات خیلی زیاد شده و همشون اینطوری که تسک رو مشترک انجام میدیم
جوری نیست که فرسایشی باشه ولی خسته کنندست چون من ادمیم تو خلوت خودم کارایی بیشتری دارم تا توی جمع بودن
انرژی اجتماعی بودنم زود تموم میشه برای همین نسبت به دو همکار دیگه ام که برون گرا هستن من باید انرژی بیشتری بذارم!
دقیقا حجم سنگین کار و جلسات فقط در دوران پی ام اس اذیت کنندست چون تو این چندروز اصلا دوست ندارم با کسی حرف بزنم:(((((
مدیر خانم همکارم(بیایم بگیم مری)
مری میگفت دخترای دیگه دنبال انتخاب لباس و وسایل ارایشن من و تو این وقت شب
در حال انتخاب ایموجی هستیم برای پاسخ همکاران چون مغزمون هنگه نمیتونیم چت کنیم
هردومونم وسواس و کمال گرایی داریم برای حتی انتخاب ایموجی:))))
یعنی دیشب من نمیدونم چه ایموجی برای مدیر بفرستم در وصف اون همه توضیحاتش
بعد ما 10 گروه کاری داریم که هردومون تو هرکدوم از این گروه های کاری یه وظیفه ای داریم
مثلا دیشب همزمان تو 6تاش منو تگ میکردن سوال میپرسیدن یا روی تسک ها نظرمو میخواستن
یه لحظه اصلا هنگ بودم برای بعضی هاش فقط ایموجی میذاشتم
میگفتم الان واقعا نمیدونم چه ایموجی انتخاب کنم ایموجیم نمیاد:)))))
میم رو یه جاهایی دوست دارم بزنم نصفش کنم از بابت اینکه ایقد ماخوذ به حیاست
واقعا یه جاهایی میگم بذارم برم که این مرد پیش همه متین و سربه زیر
واسه من زبون داره فقط:))))))))))
بابا بزن طرفو پاره کن
یه وقتهایی حرصم میگیره گوشی ازش میگیرم جواب طرفو من میدم و مساله حل میشه
حقش گرفته میشه طرف حساب کار دستش میاد
امروز دقیقا یک قرار داشت از 5 ماه چندوقت پیش باید تسویه میشد
طرف اشنا بود امروز برگشته میگه اره ما که گفتیم کالا رو تحویل نمیدیم و معادل پولیش رو بهت تحویل میدیم بعد پایان قرار داد
طرف اسکوله بیاد توی این تورم پولش 5 ماه بخوابونه بعد کالا تحویل نگیره؟
گوشی گرفتم نوشتم که اقای فلانی بنده که بااین قرار داد 5 ماه پیش قصد سرمایه گذاری مجازی نداشتم!
در زمان نوشتن قرار داد هم چیزی به وضوح در خصوص عدم امکان تحویل فیزیکی وجود نداره!
اگر بود من قطعا خرید نمیکردم هیچ توافق کتبی هم بین ما مبنی بر عدم تحویل فیزیکی نبوده من خریدار کالا بودم نه صرفا سرمایه گذار مجازی!
طرف زنگ زد گفت اقای فلانی امروز ظهر تحویل میشه!
میگه تو خوب خط و نشون میکشی برای ادمها
گفتم سری بعدی نخوای خودت این کارو کنی همش ازاعتبار و ابروت بترسی
میذارمت و میرم همین
متنفرم از مردم این شهر که تا میبینن یکی خیلی آبرودار و مودب و در عین حال وضع مالیش اوکیه
قشنگ میخوان ازش دزدی کنن چون میگن اینکه نیاز نداره! بعدم این از اعتبار و ابروش ترس داره شکایت نمیکنه!
از ادمیم که به این مردم سواری میده بدم میاد