خوب دیگه امروزم به پایان رسید من که حس میکنم خوب استراحت نکردم همش بدو بدو بودم این اخر هفته حتی
امروزم که تا خونه رو مرتب و تمیز کردم با حرکات لاک پشتی شب شد
خوب دیگه امروزم به پایان رسید من که حس میکنم خوب استراحت نکردم همش بدو بدو بودم این اخر هفته حتی
امروزم که تا خونه رو مرتب و تمیز کردم با حرکات لاک پشتی شب شد
ایقدی من دیشب حالم بد بود از اون جلسه
و سردرد داشتم گرسنمم بود
چون شام نخورده بودم
یه موز خوردم حال فیلم دیدن هم نداشتم از سردرد
ساعت3 خوابم برد بالاخره
چقد فکر و خیال کردم
داداشی راس ساعت دو که از سرکار برگشت
اومد دنبالم وبا بچها راه افتادیم رفتیم کیک بخریم برا تولد مامان
ولی همه شیرینی فروشی ها تعطیل بودن انتظارداشتیم چون 5شنبه است باز باشن که نبودن
بعد هم که رسیدیم خونه طبق معمول بچها رفتن سمت اجیم
و اون خیلی حوصلشون داره
خوب من دیشب کلاسم با اعمال شاقه برگذار شد
استاد هنوز شمال بود
تا حالا شده کسی ادعا کنه شمارو خوب میشناسه میدونه چی میخواید؟؟؟
خوب دیگه من امروز استعفادادم
و تا موافقت و کارهای بیمه اش انجام بشه احتمالا نه تنها تا پایان شهریور که باید به تعهداتم عمل کنم
بعدشم میفته تو کارهای اداریش
امیدوارم اینا سریع خروج منو بزنن که بتونم بعدش فکری کنم
الف که میگه کار خوبی کردی و این سرآغاز موفقیتته
چون خوب خودش نقشه داره واسه من که بعد از نوشتن قرار داد مدیریتش
منو ببره پیش خودش
من قصد تهران رفتن ندارم
صبح شبیه پاییزتون بخیر
بوی پاییز میاد یکم و دو روز اینجا صبح یکم هوا بهتره
و من همینطوری که پشت میز کارمم نیم ساعته، دارم قهوه تلخمو جرعه جرعه مینوشم
ایقدی با تلفن حرف زدم که مغزم دیگه هنگ کرده
بعد پریود هم شدم فرصت عزاداری برا اولاد از دست رفته ام هم نداشتم اصلا:)))