اقا یه موش اومده تو خونه
من ایقدی جیغ کشیدم توی این نیم ساعت
کل وسایل اتاق خواب ریختم بیرون
رفت تو کمد
منم در کمد رو قفل کردم
زنگ زدم داداش بیاد اینو بکشه:((((((((((((((
داداش هم سرکار
میگه خاککککک عالم دختر کل لباس هات می خوره ها برو بکشش بیرونش کن یه کاری کن
من اما از موش میترسم!
از مارمولک و موش متنفرمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
اما سوسکها رو راحت می کشم و خونه ام هم سوسک نداره اصلا
این موش و مارمولک دقیقا دم در خونه پایین راه پله زندگی میکنن دوتا هستن
و من کاریشون نداشتم گفتم وقتی نمیان بالا یک ساله چه کاره اینا دارم الان فکر کنم دوسه سالی که اینجام اینا هم هستن و اما من یکسال دیده مشون
نگو اومده داخل من صبحها درو باز میذارم
وای خدا باید همه لباسهام رو بشورم و اتاق خوب و کمد وایییییییییییییییییییییییی
این ماه چقد جالب شد کلی اتفاق جالب افتاد نشستیم با دختر دایی اینا میخندیم
به این وضعیت من مدیریت بحران رو دارید؟
الان من وسط یه خروار وسیله نشستم وفقط خیالم راحت موش تو کمد و درش قفل و نمیتونه جایی بره
اما نگران لباسهای مجلسی و... هستم و چمدونام خدا