سرنوشت و خانواده!

داشت برام چیزهایی رو تعریف میکرد رو هرگز ازش انتظار نداشتم!

یه روز روشن!

امروز از خواب که بیدار شدم یه بچه رو انداختن تو بغلم و رفتن!

خونه بهم ریخته!

خونه خیلی بهم ریخته است

فردا باید تمیز و مرتب کنم 

اشک و اسکات!

تا حالا شده با اشک و اه اسکات بزنی؟

بعدش سوپر ست با هیپ تراست؟؟

روحی وجسمی!

من 15 دقیقه وقت دارم 

این چند روز خیلی شلوغ بودم 

با تغییر شدید روند!

نان جو!

قبلا نان جو خوردن نشانه ساده زیستی و اینا بود

و الان نشانه زندگی هلثی طور با کلاس و اینا:)))

بالاخره شنبه عزیز!

بخوام خروجی این هفته رو بگم 

از نظر کاری و شخصی کلی تسک تیک خورد

فقط خونه داریم چنگی به دل نمیزد!

رضایت 3!

الان در له ترین حالت ممکنم هستم

1 ساعت ورزش سنگین کردم عصر 

به طوری که سرشونه هام هنوز دم داره 

از صبح درگیر کلی جلسه و تسک بودم

مقاله!

یه بخشی از مقاله رو نوشتم 

ولی بیشتر از اون خوندن مقاله و مسلط شدن بهشه:(

و اینکه دقیقا از روی همین مقاله باید چندتا تسک رو انجام بدم:)))) برای نمونه

امروز از اون روزهاست که جناب مدیر رو مورد عنایت لفظی قرار میدم

محققها میگن فحش خیلی برای تخلیه روانی منفی خوبه:))))

استخر:((

یعنی زمستون رفتم با فوبیای ابم مبارزه کردم

شنا یاد گرفتم 

برای تابستون

تابستون اومد دریغ از اینکه تا لب جوب رفته باشم چه برسه استخر:))