خوشحالم به روتین زندگیم برگشتم
دیشب که من ساعت 8 همه کارای خونه رو حسابی سروسامان دادم
و مدیرمم زنگ زد و گفت امروز ساعت 10 میتونیم صحبت کنیم و جلسه بذاریم
خوشحالم به روتین زندگیم برگشتم
دیشب که من ساعت 8 همه کارای خونه رو حسابی سروسامان دادم
و مدیرمم زنگ زد و گفت امروز ساعت 10 میتونیم صحبت کنیم و جلسه بذاریم
خوب بالاخره بنده بعد از خوش گذرونی و چیت کردن های بسیار برگشتم به منزل!
دوسه روز وایمکس ایرانسل مشکل داره
و اصلا دیروز کلا قطع بود
امروز رو باشگاه نرفتم
یعنی قصد رفتن داشتم
و ساعت 7 هم صبحانه اولم رو نصف و نیمه وبه زور خوردم
ولی اونقدر نیاز به خواب داشتم و کمبود انرژی نمیشد امروز که لگ دی هست رو با کیفیت ورزش کنم
دیشب موقع خواب میم گفت منتظرتم صبح که قبلی که برم اداره ببینمت
چون من دیگه ساعت 7ونیم میرم باشگاه
گفتم اوکیه
بهش پیام دادم نمیبینیم:))))میخوام بخوابم
تماس گرفت گفت مریض شدی چیزی شده
بهش اطمینان دادم که نیاز به ریکاوری داره جسم و روحم
و خواب
و خوابیدم
تا ساعت 9 خوابیدم و قید مرخصی گرفتن رو زدم
چون دلم میخواست حالا که نرفتم باشگاه چند کار عقب افتاده از استادم رو انجام بدم
مقاله اجی رو ادیت کنم
و...
دیروز عصر که با داداشی حرف زدم و گفتم من دیگه به اون شرکت پاسخ نه گفتم یکم حرف زدیم
و یکم بهم دل و جرات داد برای شروع کار جدیدم
اوضاع انگشتم که اگزما داشت دیروز در بدترین حالت بود
من هنوز خوب متوجه نشدم اگزمای دست من به فلز هست یا پلاستیک؟
یکی از وسیله های باشگاه باعث این اگزما میشه
دیروز یه وضعیت بدی پیدا کرد دستم یهو پوستش خشک و سفید شد عین چوب درخت و افتاد
حس بدی بود هم زخم شده بود زیرش
و البته این چندروزم رعایت نکردم
دیگه از دیروز تو دستکش هست دستم
و شبم مامان گفت حنا بذار برام حنا گذاشته بودبا عرق شاتره میکس کنم بذارم روی انگشتم
میم میگه موجا خوب رنگ میگیره دستت با این قضیه وباشگاه رفتن و رنگی شدن دستت مشکلی نداری؟
میگم نه خوب دست خودمه نیاز بوده این کارو بکنم اصلا مهم نیست نظر دیگران اخه
میخنده میگه یکی ازدلایلی که عاشقتم اینه هیچ وقت جز خودت و نظر خودت هیچ کسی رو در نظر نمیگیری
و همین راز موفقیت و جذابیت بیشتر توهه
واقعا خوب من دوست داشتم یکی از انگشتام حنا بذارم ایا مهمه نظر بقیه؟
واقعا من حتی به این جنبه از قضیه حتی فکر هم نکردم چون خیلی وقته سعی کردم فیلتر مردم رو از ذهنم بردارم
احساس میکنم با حنا یکم انگشتم ترمیم شد
و کرم مرطوب کننده هم میزنم مرتب
داروهایی کورتون دار بدتر کرد دستمو
کاش میشد برم یه شهر دیگه دکتر
چون دکترای اینجا دستمو بدتر کردن فقط
دوستم تماس گرفت دیروز بیا بریم کیش
اونجا خونه دارن
اصفهان هستن
گفتم نه فعلا وقت و شرایطتش رو ندارم
دیروز عصر رفتم پیاده روی و نارگیل خریدم این ماه و ماه بعدی نارگیل زیاد جنوب البته همیشه هست
ولی این دوماه ارزونتر هست
و یه دونه گرفتم برای درست کردن چیپس نارگیل که دیشب درستشون کردم خیلی خوب شد
باید اخر هفته هم باز میگیرم برای دورهمی که داداش داره میاد که مامان خیلی دوست داره نارگیل سبز
الان نگاه انگشتم میکنم که قرمز شبیه خون اشام شدم:)))))
خوب من برم کارای عقب افتادم رو انجام بدم
و یکم ریلکس کنم امروز رو