خوب دیروز بنده با کلی تلفات دوتا کیک درست کردم:)
امروز از اون روزهاست که یه دختر زیبا درونم داره باله میرقصه:))))
شب ها رو زود میخوابم خداروشکر
اما موقع بیداری تیکه تیکه میخوابم و بیدار میشم زودتر از اونچه که باید!
این هفته حس راکد بودن دارم من یا راکتم یا راکد:)))) حد وسط ندارم انگار
احساس میکنم اون خشمی که از نصرت داشتم کمتر شده
خداروشکر اون شوربا معجزه کرد و گلو دردم امروز خیلی خیلی کمتر میشه گفت بهبود پیدا کرده
توان بدنیم هم بهتر شد امروز :))
چه خوب که قدیمی ها برا مریضهاهمچین غذایی میپختن
شایدم کودک درونم همزاد پنداری کرده بااون موقع که مامان میگفت شوربا بخوری خوب خوب میشی:)
پاشدم یکم خودمو جمع و جور کردم وزدم بیرون
از در خونه یکی مزاحمم شد و همینطوری با ماشین راه افتاده بود دنبال من که بیا سوار شو و خواهش و تمنا
این عنوان اسم یه آهنگ موسیقی هست که من خیلی دوستش دارم.
معمولا صبحانه رو بااین موزیک گوش میکنم