خداروشکر اون شوربا معجزه کرد و گلو دردم امروز خیلی خیلی کمتر میشه گفت بهبود پیدا کرده
توان بدنیم هم بهتر شد امروز :))
چه خوب که قدیمی ها برا مریضهاهمچین غذایی میپختن
شایدم کودک درونم همزاد پنداری کرده بااون موقع که مامان میگفت شوربا بخوری خوب خوب میشی:)
برا ناهارمم دیشب گذاشته بودم ناهارم همینو میخورم
تا حسابی انرژی بگیرم
فقط من هنوز خواب مرحوم میبینم هرشب
و صبح خسته و کوفته از کابوس بیدار میشم
ناخودآگاهم سخت درگیر اینه به گذشته بچسبه نقطه امنش بوده و من که اگاهم
و همه چی رو رها کردم
در تضاد منافعیم باهم:)))))
بالاخره تسلیم میشه میدونم اینو
دیشب داشتم مرور میکردم چه خوب که من قبول نکردم دیگه به اون رابطه برگردم
عید تلاش کرد تا مرداد هم نداد پولمو که بلکه من برگردم جواب پیامهاش نمیدادم اصلا
و این چقد خوبه من محکم بودم
دیشب یکی از دوستام که هر وقت بوی فرند دار میشه غیبش میشه! و این یکی اخری دیگه خیلی شق القمر بود
تمام دوستان رو بلاک کرده بود! و گوشیش دست پسره بود همش
واقعا متعجبم از دخترها و زنهای این جامعه که تو فضای مجازی و واقعی ادعا میکنن حقوق خودشون میدونن
اما و اما در عمل برای حفظ یک مرد چه کارها که نمیکنن من در ده سال رابطه ام با مرحوم هیچ وقت گوشیم رو بهش ندادم چک کنه
حریم شخصیم بود هیچ وقت هم از اون سوال جواب نمیکردم که گوشیت بده چک کنم و...
واقعا این کارها مال دبستان و خانم ناظم ها نیست؟؟؟؟؟؟
بعداین دوستمون از همه جا همه رو بلاک کرده بود به منم گفته بود چرا! حتی عید منم بلاک کرد گفت این خیلی حساس و میترسم از بین حرفامون چیزی دربیاره!
بعد میبینم دوباره دیشب تلگرام و...نصب کرده و اکانت قبلیشو حذف کرده! این یعنی کات کرده تازه عکس هم گذاشته پروفایلش!
بعد کلاب هوس هم با خط دیگه اش عضو شده و کی معرفیش کرده؟ دوست پسر سابق سابقش یه دوست پسر داره
هروقت با جدیدها کات میکنه باز برمیگرده به این:)))))))))بعد پسر خودشم بنده خدا خیلی معلوم الحاله!
این دوستم ادعاش سربه فلک میزنه که من کتاب میخونم من فلانم من بهمانم هزار جاش عمل کرده
پلنگ شده اما حاضر نیست روی مخش و روحش کار کنه. دلم میسوزه براش اما از اونجایی که نرود میخ اهنین در سنگ و هزار چل چراغ دارد و بی راهه میرود بهتر که کاریش نداشته باشم!
زدم بلاکش کردم که چس ناله های بعد هزارمین کاتش رو نیاره واسه من:))))))))
اول صبحمون با غیبت و چایی شروع کردیم:))))))))
صبح اول صبح استادم بهم پیام داده بود!
که چی شد اون کار؟ یا خدا ااستاد چرا نخودی من گفتم دیتاها مشکل داره؟
استاد گفته بوده دیتاها رو دستکاری کن!!!!!! فکر کن استاد بنده برایه کار علمی میگه دستکاری کن
پیامش به من نرسیده بوده!
منم بهش گفتم دریافت نکردم پیامت رو میگه نه تو در جوابم اون روز گفتی چشم حتما تا اسکرین شات هم فرستاده
منم رفتم چک کردم میبینم چشم حتما من در جواب یه پیام دیگه اش بوده! و پیامش اصلا به من نرسیده در خصوص دستکاری دیتا!
بعد هیچی دیگه منم اسکرین دادم
بهش توضیح دادم اینه قضیه میگه خوب الان که فهمیدی دستکاریش کن دوشنبه تمومش کن!
یا خدا هم زمان هم داشتم پنکیک میپختم بعد نمیخواستم خودمو عصبی کنم
خیلی با ارامش براش ویس فرستادم که این کار غلطه و بهتر سرش بحث نکنیم دقیقا هم اینطوری گفتم
استاد عزیز...
میبینم میگه منم دعوام شده بااینا و باید کارو تحویل بدیم الان واجبه دیتاسازی کنی!
وقتی میبنم شرایط اینه پس بهتر همین کارو کنیم
بعد ازم معذرت خواهی کرد که میخوام کاری که دوست ندارم رو انجام بدم
میگه چقد باارامش برخورد کردی!
میگم اخه اول صبح اعصاب خودمو حداقل خرد نمیکنم :)))))
خوشم میاد حواسم به خودم هست
