صبح پاییزی طور:))

خوب دیروز بنده با کلی تلفات دوتا کیک درست کردم:)

اخیششش چقد امروز روز عید ما کارمنداست یکساعت اضافه تر خوابیدیم هممون:))))))

دوتا کیک درست کردم یکی وانیلی یکی شیفون کاکائویی

بعدم خامه و... سس شکلاتی درست کردم

البته مجبور شدم ساعت 12 ونیم پاشم برم یه سری خرید کنم از سوپری چون شاگردش نبود که بفرسته در خونه

دیگه تا داداش از سرکار برسه و ناهارش بخوره کیک ها تزیین شده و خامه کشی شده بودن

و منم یه 20 مین دراز کشیدم

مامان مرغ گذاشته بود برا شام بالوبیا پلو

که من دیگه گفتم شامم خودم درستش میکنم من یه غذا درست میکنم با چشم بلبلی پلو هست که برنج و لوبیا چشم بلبلی سفید هست یعنی رب و اینا نمیزنیم فقط دم میکنیم بعد مرغ هم ریش ریش میکنم با زعفرون فراون وکره و پیاز داغ سرخش میکنیم با زرشک و سیب زمینی سرخ شده و سوپ سروش میکنیم. تقریبا همه افراد خانواده عاشق این غذا هستن و یه غذای مجلسی و خوشمزه است

گاهی هم مامان هویج همراهش سرخ میکنه.

دیگه من یهو هوس کردم گفتم مامان بده من شام درست کنم چون هنوز هم نپخته بود فقط اماده اش کرده بود

من اینا نیم پز کردم و برنج هم ابکشی کردم گفتم بریم خونه قدیمی بخوریم که هم ساختمون جدید رو ببنیم هم اینکه به یاد قدیم اونجا جمع شیم

اونجا هنوز نصف خونه رو تخریب نکردن چون نیاز نبود و خونه خیلی بزرگ دوتا ساختمون داشت ساختمون جدیده رو تخریب نکردن گذاشتن بعدا تخریب کنن. یه اشپزخونه هم گوشه حیاطش هست که قبلا برا مهمونی های سنگین ازش استفاده میکردیم

دیگه منم سریع رفتم تو اون اشپزخونه با اجی مشغول پخت غذا شدیم

خیلی خوشمزه شد غذام همه دوست داشتن بعد داداش دومی زنگ زد سر کار بود

الهی بگردم وقتی پرسید چه خبر خوش میگذره دور همی اجی گفت اره موجا چشم بل بلی پلو با مرغ درست کرده

ایقدی هوس کرد محل کارشم خارج شهر و نمیشد براش بفرستیم دور بود

خیلی ناراحت شدم گفتم باید درست کنم واست بیارم چندروز دیگه که مجدد اومدم اینجا

از وقتی مریض شده بد غذا شده اشتها نداره اما دستپخت منو خیلی دوست داره

داداش که ترقه و فشفه و کلاه و... خریده بود برا تولد وبعدم که مراسم تولد بود

و اومدیم خونه ماه هم کامل بود من کیف کردم

مثل همیشه کل مسیر رو با داداش حرف زدیم بچها هم گرفتن خوابیدن الهی بگردم

پارسینا خیلی حواسش به سلام و خداحافظی کردن هست

وقتی رسیدیم تو خواب وبیداری متوجه شد که رسیدیم دم خونه من

هی تو خواب میگفت خداحافظ عمه زون خداحافظ عمه زون خدا حافظ:)))))))))

منو و داداش غش کرده بودیم از خنده فداش بشم من.

 

موجا ... ۲ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان