ذیشب کلاس زبان داشتم

راستش من این روزها هرچی تحلیل میخونم

و مشخصا هم دور از ذهن نیس

از دیروز کلا یه سری مقررات سخت گیرانه گذاشتن برای شرکت!

سین برام فرستاد من اصلا حوصله خوندنش نداشتم و گذاشتمش کنار

چندتاش خوندنم خیلی مسخره بود!

خوب امروز بالاخره دوستم رو دیدم

سلام و روز بخیر

امیدوارم که اول هفته خوبی داشته باشید و پرانرژی شروع کنید امروزو.

خوب من برگشتم خونه خودم

خداروشکر حال جسمیم خوبه

و خونه هم مرتب بود

یعنی وقتی من رفتم بنگاه آجی و مامان خونه رو تمیز و مرتب کرده بودن

راستش من از یه روز صبح توسال 97 که دیگه نخواستم نماز بخونم و...

همه اون روان رنجوری هایی که دین بهم میداد رو میخواستم کنار بگذارم 

مامان اومده خونم بالشتمو دیده!

بالشت من از پشم طبیعی هست مامان خودش درست کرده

داداش کوچیکه همیشه رو من خیلی حساسه

بعد هروقت دوستاش بهش کادویی میدن که هم خانم هم اقا میتونه استفاده کنه

یا مثلا خودش میره خرید

راستش هنوزم یکم بی جونم

و چشامم درد میکنه

ولی در کل بد نیستم