دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۴۱ ق.ظ
روزی دیگر آمد از راه:)
شاعرم شدیم در این روزهای پاییزی
هرچند هنوز دوسه ساعتی مونده که پایان روز من باشه!
ولی روز پرکاری داشتم کار استاد کل وقتمو گرفت
خوب امروزم به پایان رسید
یه حس آرامشی دارم به دور از اضطراب و حتی ترس از کارهای انجام نداده امروز!
بنده تا هم اکنون شاید از نظر کمی امروز کار خاصی انجام نداده باشم
یعنی کار نکردم در جهت کسب درآمد!
اما نشستم سنگ هامو با خودم وا کنم ببینم چند چندم؟
دیشب گفتم بذار از آسمون سنگ بباره بذار کل آدمهای دنیا بیان تو خونه ات و خونه تو نامرتب باشه اصلا
مگه چی میشه؟ استراحت کن!