دیشب خواب دیدم مردم!
یعنی داشتم میمردم با کیمیا باهم داشتیم می مردیم
یه اشتباهی کرد کیمیا اومد سر به سر من بذاره
هردمون از یه ساختمون بلند افتادیم
بعد کیمیا وحشت کرده بود
و من آروم میرفتم به سمت مرگ و چقدر زود تو اون چند ثانیه پذیرفتمش
و گفتم داریم میمریم کیمیا
چقدر خوب:))
با یه آرامشی داشتم میرفتم به سمت مرگ
امروز همون اتفاق برام افتاد ولی به نوعی دیگه
دیشب ساعت ۲ بیدارشدم از درد
و یه قرص ناپروکسن که امیر تجویز کرده البته بود رو خوردم
بعد دوساعت خوابم برد
صبح ساعت ده بیدارشدم
و دردم کمتر بود
خوشحال شدم که می تونم امروز به خونه سروسامون بدم
دیدم وای اب معدنی ندارم بالا
و یه بشکه ۲۰ لیتری هست پایین پله ها باید برم بیارمش
رفتن همانا و بلند کردن بشکه همان
و گرفتن دوباره کمر همان و افتادنم همونجا هم همان
یه ضعف بدی داشتم که قشنگ شبیه جون کندن بود
و واقعا خودمو آماده مرگ کردم
بعد نیم ساعت بهتر شدم بلند شدم
گفتم برم دوش اب گرم بگیرم
این درد کمتر شه
رفتم تو حموم زیر دوش باز ضعف کردم یاد استادم افتادم که اینطوری مرد
مریض بوده و مسموم میره حموم ضعف میکنه میفته سرش میخوره به یه جای حموم
و میمیره همونجا
هیچی
در حین اینکه حالم خیلی خیلی بد بود دراز کشیدم
گفتم نیفتم حداقل با قد وقواره رعنام
بذار تا لحظه اخر مراقبت کنم از خودم
همونطوری دراز کشیدم زیر دوش
و حال وحشتناک بد
ضعف
و نیمه هشیاری
نمیدونم چقدر گذشت سعی کردم پاشم باز
و تا پاشدم باز همون حال تکرار شد فقط یکم موهام شستم شامپوزده بودم
یکم کفش رفت و من فقط حوله تنم کردم و خودمو پرت کردم توی راهرو
و همونجا باز ضعف کردم
و حال بدی بود
نمیخواستمم به کسی زنگ بزنم
گفتم مثل اینکه امروز قرار روز اخر زندگیم باشه واقعا
از مرگ در تنهایی هم ترسی نداشتم
فقط نگران مامان بودم
همین
بند حوله رو محکم بستم گفتم حداقل مردم لختی نبینن منو:)))))
حیای خودمو خودمو کشته
ساعت ۱۲ بهترشدم و یکم نمک خوردم
فشارم بالا اومد خودم خودمو احیا کردم انگار
یه لقمه گرفتم و گفتم ببین موجا تو قسمت هنوز زندگی کنی
بخور جون بگیری
لقمه صبونه رو خوردم وبهترشدم وباز قرص خوردم و لباس پوشیدم اومدم تو تخت
حالاصبح اجی زنگ زده بود یه پولی اومده به حسابم مال توهه
مبلغ خیلی بالایی نبود
ولی نیاز بود یه جورایی
جالب بود
بعد عوضی ۷۰۰ رو از من به عنوان شیرینی گرفت
که برم براش یه ظرف بخرم
سرگردنه که میگن همینجاست بله
گفتم جهنم ضرر ۷۰۰ واسه تو
هیچی دیگه باید الان زنگ بزنم شماره کارت بگیرم هزینه ترم جدید زبان که خداتومن هست رو واریز کنم
منم خوبم و خداروشکر بهترم و دارم استراحت مطلق میکنم ببینم چطور میشه