از دیروز عصر دوستم تو یه جلسه ای بود

هی از من رزومه میخواست و من میفرستادم هرسری میگفت یه جاش رو ادیت کن

کلی سایت و... امتحان کردم یکی دوتاشم پولی بود مقبول خانم نشد!

در نهایت تنها چیزی که امتحان نکرده بودم ای استخدام بود که توش پروفایلی نداشتم

رفتم مجدد اونجا پروفایل ساختم و رزومه نوشتم

که در کمال ناباوری ازهمشون بهتر بود فرمتش 

و همینطور رایگان بود

اگر میخواید فایل رزومه حرفه ای داشته باشید به نظرم این سایت بهترینه و فقط یه ایراد داره

بالای فایل یه بارکد اندازه عکس 3*4 بهتون میده که اونم کاری نداره تو برنامه ادیت پی دی اف یا سایت ادیت pdf  که لینک کردم براتون ببرید و رو بارکد یه عکس از خودتون

یا یه عکس از مربع مشکی اپلود کنید و روش درگ کنید و تمام و همینطور  اسم و ولگوی سایت ای استخدام زیر صفحات میاد اونم کاری نداره با درگ کردن یه مربع خالی روی ارم رم پاک میشه و انگار رزومه رو خودتون نوشتید و ادیت کردین و تمیزو شکیل و طبقه بندی شده اطلاعات رو در اختیار کارفرمای شما قرار میده

تا امروز ادامه داشت اون قضیه فایل دادن و پس گرفتن از دوستم

که در نهایت به این اوکی داد

بعد میگه تو یه کارهایی میکنی در شرایطی که وقت کم داری عقل جن بهش نمیرسه 

میگم خوب چون ادم تنبلیم!

 حالا نمیدونم رزومه منو برا کدوم پژوهشکده میخواست 

اصلا نپرسیدم فقط از سوالاش کلافه شدم

بعد همزمان دیروز از یه شرکت انگلیسی هم دعوت به مصاحبه داشتم که کلا ایرانین تیمشون 

و باهم صحبت کردیم من عجله داشتم میخواستم برم مطب دکتر لیلا میخواست تزریق فیلر انجام بده و من و نازی میخواستیم همراهش بریم

که دیگه نشد من برم 

یعنی تا تلفن تمام شد ودوش گرفتم شد 7 ونیم و دیر شد 

دیگه من نرفتم قولی هم نداده بودم یعنی نگفته بودم میام 

دیگه اینطوری که شد گفتم میرم خونه دیدنش 

که تا کارش تموم شد ساعت 10 بود و دیر بود نرفتم دیگه

پاشدم چایی گذاشتم اون موقع  که دختر دایی زنگ زد داریم از مطب میریم خونه پاشو بیا گفتم نه امشب شوهرت هست بنده خدا خسته است بذار برا شبکاریش

هرچی اصرار کرد قبول نکردم

و پاشدم یه قسمت از سریالم رو دیدم

و صبحم داداش کوچیکه زنگ زد حالم پرسید و گفت بیام دنبالت 

گفتم نه 

بذار برا اخر هفته با داداش میام خودم

بعد جوجه ها زنگ زدن تصویری 

منم همزمان هم باهاشون حرف زدم هم پنکیک جودوسر درست میکردم گشنشون شد

پارمیس و مهسا رفتن نیمرو درست کردن یعنی من بهشون میگفتم چطوری درست کنید

اونام درست کردن و باهم صبحانه خوردیم 

و حرف زدیم و اول صبحم رو ساختن

دیروزم مشاورم زنگ زد بهم یکساعتی حرف زدیم عصر

بنده خدا بیش از 20 بار حال منو پرسیده و زنگ زده این مدت نتونستم باهاش حرف بزنم

دیگه دیروز حرف زدیم گفت به درک بالغانه ای در مورد سوگ رسیدی

شوینده ها و خریدهام از دیجی کالا رسید ولی به افتضاح ترین شکل ممکن 4 تااز اقلام درخواستیم که نفرستاده بودن و گفتن ما اشتباه کردیم موجود نداشتیم

یکی دو مورد رو هم که من پک دوتایی خریده بودم یه دونه گذاشته بودن

و رب گوجه ها هم تا اردیبهشت بیشتر تاریخ مصرف نداره 

و گفتم میبرم برا مامان یکیشم خودم برمیدارم

بعد دیگه زنگ زدم و اومدن اون کالاهایی که کم بود رو خودشون بردن گفتن باید مرجوع کنی که درستش رو بفرستیم

اونایی که موجود نبوده رو پولشو گذاشتن به حساب کیف پولم 

دیگه منم شوینده ها رو جابه جا کردم فکر کنم تااخر سال اینده بی نیازم  از شوینده لباس و سفید کننده و مایع ظرفشویی

و مایع دست شویی تا نصف سال هم بی نیاز از شامپو بدن و شامپو مو و کرم مرطوب کننده وماسک مو و...

دیپ سنس رو قبلا معرفی کرده بودم من از محصولاتش راضیم 

این سری ماسک موش رو گرفتم دیروز اولین باراستفاده کردم واقعا عالی بود

من بخاطر تغییرات اب وهوا و اخر سال و شرایط روحیم و این دوسه جا بودم این یک ماه 

موهام داغون و دمیج و خشک شده و کلا موهام خشکه 

دیروز که استفاده کردم عالی بود

شامپوهاشم که من خیلی وقته استفاده میکنم وراضیم و شامپو بدنش هم همینطور

شوینده صورتش رو هم من برای پوستهای حساسش رو استفاده میکنم شش ماه راضی راضیم

اطرافیانمم بهشون معرفی کردم راضی بودن

فقط انگار شرکت تو دیجی کالا خیلی خوش قول نیست و کلی از خریدهای من پرید مثلا اسپری دوفاز موش و شامپو بدنش و...

من از شامپو بدن مای هم راضیم با عصاره ستاره دریاییش دیگه جاش مای خریدم.