یه جورایی این روزها یه جور به شخممه همه چی:)))))))
اصطلاح قشنگتری واسش پیدا نکردم
به قول میم وقتشه منو ببرن کلینیک ترک فحش:)))))
یه جورایی این روزها یه جور به شخممه همه چی:)))))))
اصطلاح قشنگتری واسش پیدا نکردم
به قول میم وقتشه منو ببرن کلینیک ترک فحش:)))))
امروز تولد فاطیماست
و من از دیروز تمام خاطرات اون روزی که از بیمارستان آومد خونه تو ذهنم مرور شد...
خوب بنده در جلسه دوم شنا
موفق شدم شیرجه سوزنی و نفس گیری و پای دوچرخه رو یاد بگیرم
خوب چون دوجلسه از کلاس جدیدم رو گذروندم گفتم بیام بگم خدمتمون
بنده در زندگی چند خواسته داشتم برای چندتا مهارت
خوب من امروز یه کلاس جدید رفتم که بعدش بسی خوشحال و سرحال بودم:))))
خوب بالاخره دوباره جنوب هوا خنک شد
دوسه روزه هم مدام بارون هست و من حالم بهترتره! بقول اجی!
این هفته رو سعی کردم که تعطیلیم رو برم پیش مامان
دیروز که از باشگاه برگشتم
سریع رفتم اداره پست یه سری مدرک باید پست میکردم برای بانکم تو شهر پدری
فکر کنم دیگه همتون میدونید به من عنوان یک دختر بندری
ترس از آب داشتم
تا همین تابستون امسال