برای من آشپزی شبیه تراپی هست

ولی یه مدته واقعا خیلی کم تونستم اشپزی کنم 

چون هم صبح هم عصر و شب تا 11 شلوغم 

و وقت اشپزی ندارم 

یا غذااز بیرون میگیرم یا غذای مامان میم رو میخورم 

دلم برای اشپزی به موقع تنگ شده اون تایمی هم که وقت اشپزی دارم اونقدر تایمم محدود و خسته ام 

که بهم حال نمیده 

دیروز ناهار مامان میم قرمه سبزی درست کرده بود و میم برام اورد تنبل شدم چون دستپخت مامان میم عالیه

دیگه گوشت که گذاشته بودم ابپز بشه که باهاش بیف درست کنم 

موند و گفتم شام درستش میکنم چون قرار بود با میم و پدرام شام بریم بیرون

رفتیم خارج شهر که خیلی خوش گذشت پدرام میگفت خوشبحالت میم دستپخت موجا خیلی خوبه 

چون تو یکی دوسفری که باهم رفتیم هم یکی دوبار دستپخت منو خورده 

البته یه عادت میم داره اینه به هیچ غذایی نمره 20 نمیده وقتی میگه خیلی خوشمزه است یعنی 19 شدی:(

ولی عادت قشنگی که داره جز دستپخت از همه چیزش واقعی تعریف میکنه جلو بقیه

مثل کار کردنت دانشت استعدادهات یا هرچیزی که براش خوشایند و جالب باشه تو شخصیتت رو خیلی بدون ادا تعریف میکنه جلو دوستاش 

از این ویژگیش خوشم میاد برعکس بیشتر مردهای ایرانی که پارتنر یا همسرشون رو خیلی پررنگ نمیکنن تو جمع بخصوص جلو اقایون.

هفته ای سه روز باشگاه سه روز شنا و دوروز رقص اصلا تایمی برام نمیذاره 

یعنی تایم اشپزی و پیاده رویم رو اختصاص دادم به اینا 

کارهای شرکت هم که خودش زیاده و سه پارت هست

گاهی بیشتر هم میشه

البته روزهای شنبه و یکشنبه که تعطیلم یه بخشی که امکانش هست رو انجام میدم 

یکی از مدیرام که این کارش مرتبط با من چقدر دعام میکنه:))))چون براش میفرستم اونم نظرش بده و چک کنه 

که معمولا هم کارای من خطای کمی دارن و نیازی نیست روش دوباره کاری بشه 

یه وقتهایی کارای بقیه همکارارو هم برای من میفرسته که چک کنم 

یه چیزی که اذیتم میکنه توی تمام این سالها 

همکارهایی هست که یه چیزی رو نمیدونن زحمت یه گوگل کردن ساده رو هم به خودشون نمیدن

مستقیم میان مثلا سراغ من یا کسی که میدونن میدونه! یا سرچ میکنه براشون!

خوب عزیزم بجایی اینکه بیای به من پیام بدی فلان چیز چیه همون تو گوگل تایپ کن 

بخدا کلی چیز جدید هم یاد میگیری من معمولا برای یه سرچ تا صفحهای ده نتایج گوگل هم میرم 

و همه رو بررسی میکنم ببینم کدوم درستتره تاریخشم چک میکنم اپدیت باشه و....

امروز همین موضوع رو تو صحبت بایکی از مدیرا داشتیم مطرح میکردیم تو اون بحث تعجب کرد من ایقد اطلاعات دارم

درصورتی که اون موضوع کار یه روز من بود نه قبل نه بعدش باهاش سروکار نداشتم وقتی گفتم من تا صفحه ده رو چک کردم 

درست ترین مثلا تو فلان سایت و صفحه سوم گوگل بوده 

تعجب کرد که ایقد جزئی یادمه و...

خلاصه دیروز بجایی که پاسخ همکارمو بدم براش توضیح بدم عین همیشه یه مقاله فرستادم گفتم جوابتو اینجا پیدا میکنی!!