خوب بالاخره دوباره جنوب هوا خنک شد
دوسه روزه هم مدام بارون هست و من حالم بهترتره! بقول اجی!
بهش میگم شما دبیر این مملکتی کلمه بهترتره اشتباهه:))))
یه نمه بارون زد دوستام گفتن بریم بیرون کنار رودخونه
منم از خدام بود کاری نداشتم جز اینکه ناهار بخورم واستراحت نیم روزی داشته باشم
و اوکی دادم رفتیم کنار رودخونه کیک و اش اینا درست کرده بودن نادی اینا
سیم سیم و خواهرشم چایی و اینا اورده بودن
منم میوه و چیپس و کوکی و شکلات بردم دوساعتی نشستیم و خندیدیم و حرف زدیم
خیلی خوب بود اما هوا گرم بود یکم چون هنوز چند قطره بارون بیشتر نزده بود:)))
هرکی هم شیشه اب کشمشش دستش بود اونجا اومده بودن صفا
ما هم چاییمون میخوردیم نخورده مست:)))))))
یکی از بچها باید میومد میرفت سرکار
بعدش نادی گفت بیا خودمو خودت و سیم سیم بریم
دوباره
من گفتم نه حالا که نزدیک خونه ام هستیم میرم خونه
سیم سیم هم دیگه پیاده شد گفت اگر موجا نمیاد پس نریم دیگه
خلاصه این بود که دیگه بعد دوساعت برگشتیم خونه
منکه خوابم میومد خسته بودم ولی خوابم نبرد
کلاس شنا هم نمیشه این هفته بریم بخاطر پریودی من
و دیگه شاید یه سفر کوتاه یه روزه بریم معلوم نیس
دیروز که بارون شدیدتر بود
من رفتم قدم بزنم
که وسط راه میم اومد بلندم کرد و یه کار داشت گفت بریم من اون کار انجام بدم همراهم میای؟
گفتم اره چون میخواستم برم هوا بخورم هرچند یه نیم ساعتی من تو ماشین بودم تا میم رفت کارش انجام داد وبرگشت
ولی مشغول دید زدن ادمها و نوع رفتارشون بودم
این روزها باز برگشتم به سالهای که دقتم رو رفتار ادمها زیاد بود
مشاهده گر دنیا بودم اون تایم
الان احساس میکنم باز همون شدم ولی پخته تر و عاقلتر
دیگه بعدش رفتیم دور دور کردیم واب انار خوردیم میم از انتخاب اب میوه اش راضی نبود هی میگفت اشتباه کردم!
هم گرم بود اب سیب و پرتقال گرفته بود هم بد مزه بود راست میگفت
من انتخابم اب انار تو این فصل همیشه!
میگفت تو انتخابات همیشه ازقبل فکر شده من هی انتخابم عوض میکنم اشتباه میکنم در نهایتم از اب میوه من میدم بهش
دلم میسوزه! خودمم حیفم میاد اب میوه اونو میخورم:((
گفتم نگو اشتباه کردم بگو اون لحظه انتخابم بوده!
(میم این روزها درگیر چند پرونده قضایی هست) بهش میگم تجربه است اصن تا ما گول نخوریم مالمون نخورن سرمون کلاه نذارن تو کار
تجربه نمیکنیم قوانین یادنمیگیریم! هرچند من خودم بخوام کاری کنم اونقدر میپرسم و سرچ میکنم که گاهی اصلا از انجامش منصرف میشم!
واقعا چرا خودمون بابت هرچیزی در گذشته است هی شماتت میکنیم؟
جا خورد از این حرفم گفت زیاد این جمله رو تکرار میکنی
منم تو ذهنم یا هر ادمی شاید اینو خیلی بگیم!
هروقت ضرر میکنیم هر وقت یکی سرمون کلاه میذاره یکی بهمون بدی میکنه و....
ماها اصلا اومدیم که اشتباه کنیم دیگه!
تا اشتباه نکنیم که تجربه نمیکنیم درس نمیگیریم که
اصلا ادمی هست بگه من اشتباه نکردم و نمیکنیم و همه چیم درسته؟ همچین ادمی روی کره زمین وجود نداره
هرکیم ادعاش میشه زر مفت میزنه بدبخ:))))))والا
میم هم شوک بود هم خنده اش گرفته بود از ادبیات من
میگه تو خیلی مودبی ندیدم این مدلی حرف بزنی
گفتم حالا ببین
حساسیتم دستم برگشته عین هرسال در پاییز خر
ولی استخر مزید علت شده
وحالا حالا مساله خواهم داشت:)
پاشین یه چایی زعفرون و با هل و گلاب دم کنین غصه دنیا رو نخورین اینو یکی میگه که پی ام اس سختی داره :)))))))
به میم میگم خیلی دوست دارم خانم ادایی باشم و بگم وای دارم از صدای رعد وبرق از ترس میمیرم بیا خونه
ولی نه تنها نمیترسم بلکه دارم با لذت چاییم رو مینوشم و کیف میکنم و یه میم هم میفرمایید نه تنها داری لذت میبری بلکه به تخمدان محترمتان هم نیست:)))))