شستن راه نجاته؟
افتادم به جون یخچال
بعد به جون خونه
توی این یکی دوساعت خونه رو تمیز کردم تی کشیدم
موقتا به زندگی وصل شدم
کلی چیز میز شستم
دستمال های اشپزخونه
پرده ها
لیست کردم تا نت قطع
یه چیزای دیگه رو هم بشورم بااینکه دوماه پیش همه چیز رو شستم
یاد دوران کرونا افتادم
کیک درست میکردیم
نون درست میکردیم
یه کلیپی دیدم از یه همشهری بندریم
از یکی از مراسماتمون دیشب بود فکر کنم
شاید خودش ندونه
ولی اونقدر منو وصلم کرد به زندگی حالم خوب کرد برای چند دقیقه
باهم وصل بمونید بچها اونایی که ننوشتن چندسال شروع کنن به نوشتن
حتی اگر عمومیش نکنن
یادتون نره ترسیدن
گریه کردن
غمگین بودن
افسرده بودن
بی انگیزه بودن در این مواقع کاملا طبیعی
به خودتون سخت نگیرید خود غمگینتون رو سرزنش نکنید
وبمونید ایراد نداره چند ساعت چندروز غمگین باشی
ولی یادت نره اون کارها اون هدفها رو دنبال کنی براش رویا ببافی
واقعیت اینه چندسال دیگه ما به تاریخ پیوستیم مهمم نیست ایندگان ممکن هرچیزی دلشون میخواد از ما بنویسن
ولی مطمنم اگر زنده موندیم نسلی از ما تونست ادامه پیدا کنه قطعا از ما خوب یاد خواهند کرد
اره سرنوشت سرمایه گذاری هامون چی میشه؟
سرنوشت دلبستگی هام
زندگی که جمع کردم و...
ولی بچها واقعیت اینه الان در حالت بقاییم
و این دلبستگی ها هرچند خوبن ولی سخت نگیرید
اونقدر سناریوی بد نچینید
اگر نمیتونی کامنت عمومی بنویسی
میتونی خصوصی کامنت کنی من دردسترس بودم به دردودلت گوش میکنم