عطر هل و زعفران

الان با یه حال پریود طور و سردرد و کمر درد طور

اما با یک لیوان چایی تازه دم که عطر هل و زعفرانش مستت میکنه

نشستم پای کارهام

دیروز خودمم سورپرایز شدم چه برسه میم

حس کردم میم امادگی کامل تولدش رو برای امروز داره

و میدونه من قرار کیک بخرم وکادو بدم پس سورپرایزی در کار نیست:))))))

غروب که شد یکم کارام سبکتر شد حس کردم نیاز به پیاده روی دارم

کیک که سفارش داده بودم کنسل شد یعنی گفتن برای شب اماده نمیشه! به علت قطعی برق و.... 

برخی سفارشتاشون کنسل کردن 

یکم ناراحت بودم بابت این مورد واینکه خودم تایم نداشتم واقعا کیک درست کنم

با وسواسی که از خودم سراغ دارم نمیشد واقعا تو تایم کم و اون روز کاری اول هفته ام

بشینم کیک درست کنم

همینطوری واگویه کنان زدم بیرون از خونه برای قدم زدن

که دیدم رسیدم به فروشگاه 

دیگه یک پودر کیک شکلاتی خریدم و دنت پسته ای و شکلاتی وخامه صبحانه

دوسه تا ظرف ژله 

چند نوع ژله و زدم بیرون بازم پیاده برگشتم 

تومسیر هم چند شاخه رژ میناتوری ابی و گل عروس گرفتم 

داشتم با فاطیما حرف میزدم که نمیدونم کنسلی کیک رو چیکار کنم 

برم از این کیک های اماده بگیرم؟

نه اصلا خودم درست میکنم اینا رو خریدم که اگر وقت شد خودم درست کنم اصلا

دیگه اومدم رسیدم خونه ساعت 9 شده بود

دیدم کادوی اقا هم رسیده و پست چی تحویل داده

دیگه گفتم اقا همین امشب همه چی اماده کنم واقعا میم انتظارشو نداره!

کیک رو سریع گذاشتم تو فر ژله ها را هم یکی رو بیشتر درست نکردم اونم توت فرنگی بود چون میوه ایناهم داشتم گفتم اوکی همین

فیلینگ شکلاتی درست کردم با خامه صبحانه وشیر و شکلات سکه ای شیرین و کمی نشاسته ذرت 

اینو ظرفش گذاشتم تو اب که زودتر خنک بشه بره یخچال

ژله ها رو هم فریزر گذاشتم

کیک هم که پخت ظرفش گذاشتم توی اب که زودتر خنک شه 

و زودتر برش زدم و اینطوری زودترم خنک میشد

برای تاپینگ هم از موز و گردو و توت فرنگی استفاده کردم

تلق هم داشتم کیک رو گذاشتم توی تلق و سوار کردم طبقات رو 

بعدم با گلها تزیینش کردم چون نمیخواستم کیک خامه ای باشه

 ساعت 11 همه موارد اماده بود

حالا در همین حین شونصد بار میم زنگ میزد من با ارامش پاسخ میدادم میگفت داری چیکار میکنی میگفتم کار:)))))

اصلا متوجه نشد!

ساعت یازده سریع رفتم یه دوش گرفتم موهام خیس نشه

همون تایم هم میم تماس گرفت رفته بود یه سری ادویه بخره تماس گرفت خیلی خستم میخوام فقط بیام بخوابم

و یه سری هم ادویه جدید واسه تو خریدم رسیدم بیا ازم بگیر

و یه رژ زدموزنگ زدم با مظلومیت تمام که اقا منو بیا ببر بیرون اوکی نیست حالم

میم وا مونده بود چشه این دختر؟ اینکه نیم ساعت پیش خوب بود

گفت باشه ولی من قشنگ داشتم گفتگوی ذهنیش رو میخوندم که میگفت این موقع؟ اصلا موجا چشه تازه از بیرون اومد بود که

میبینه من خستم چرا میگه بیا همین الان بریم بیرون؟ 

ولی بنده خدا هیچ وقت نمیگه اینارو:)))))) اصلا جراتشو نداره بگه

حالا من کیک گذاشتم تو جعبه کیک داشتم از قبل همه چی رو هم اماده کرده بودم شمع و فندک حتی برف شادی و... 

همه اینارو گذاشتم تو یه بگ اصلا معلوم نبود چیه 

کادو ایناهم 

رفتم پایین سوار ماشین شدم

میم هم داشت با پدارم حرف میزد! حالا من خودم به پدرام گفتم تولد میم یادش نبود:)))

میم بازم متوجه نشد اینا که دستمه چیه استتار بود داشتم با تلفن حرف میزد همزمان هم گذاشته بود اسپیکر من بشنوم

دیگه یه ربع طول کشید مکالمشون 

برگشت گفت امشب چی شدی؟

هیچی دیگه کیک نشون دادم چشاش برق زد ایقدم خسته بود و خوابش میومد

یکساعتی رفتیم یه جای خوب شمعش رو خاموش کرد 

قرار شد امشب که لباس مناسب مهمونی میپوشه با کیک عکس بگیره

بااینکه خیلی خسته شدم ولی می ارزید:))))

تا رسیدیم خونه ساعت یک شده بود

کادو رو هم خیلی دوست داشت بچه 

 

 

موجا ... ۳ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان