آدمهایی که منو میشناسن میدونن که وحشتناک به چایی و قهوه اعتیاد دارم
دوز مصرف قهوه من دیگه از حد سلامتی که گذشته هیچی در محدوده خطرناکی قرار داره
بقیه کافیین ها هم بماند از جمله چایی مصرف قرص کافئین و...
از شش ماه پیش قرص کافئین و مکمل های حاوی اون رو ترک کردم بخاطر اضطرابم
ولی مصرف چایی و قهوه سرجاش بود
تااینکه توی سفرم به خونه فاطیما
اونقدر مصرف کافئین من به چشم بقیه میومد
که خودم فهمیدم چقدر در مرحله هشدار قرار دارم
تصمیم گرفتم وقتی برگشتم مصرفم رو پایین بیارم
الان یک هفته است من قهوه رو ترک کردم:)))
هیچ کس حتی میم باورش نمیشه
دوستای میم میگن سیس موجا لیدیه
عملکردش در مقابل کافئین عین راننده خاوره:)))))) همیشه همه جا یه فلاکس کنارشه یا یه کافی دستشه
دوروز اول با سردردهای بدمیگرینی و بدحالی گذشت یه جوری بودم که میرفتم باشگاه سیم سیم اینا نمیتونستن باهام حرف بزنن حتی
اخمو کسل خابالود و بداخلاق بودم
اما کم کم حالم بهتر شد به این روند عادت کردم
صبحها سرحالتر شدم
الان یه جوریم که بعد یک هفته احساس نیاز خاصی به کافئین عزیز ندارم و اینطوری مااز هم جدا شدیم بعد اووووووه سه دهه
ریلیشن شیپ من با کافئین طولانی ترین رابطه عاطفیم در تمام عمرم هست:))))
امیدوارم بتونیم از همه وابستگی های بدمون عادت های بدمون همینطوری جدا بشیم
منکه سخت مشغول باشگاه عصر مشغول قدم زدن
روزها و شبها مشغول کار کردنم
امروز یه جلسه بسیار سخت داشتم با وجودی که قهوه نخورده بودم
میتونم بگم اضطرابم صفر شده تقریبا
هرچند اضطراب اینجوریه که نمیتونی بگی دیگه ندارمش و از بین رفته
بدنت کلا به یه سطحی از اضطراب عادت میکنه وبه چشمم نمیاد از اون سطح بالاتر که میره آلرامهاش شروع به کار میکنن
من الان اون آلرامم بسیار کم شدن خداروشکر
تقریبا میتونم بگم این هفته با روند کاری جدید ساعت کاری جدید
باشگاه
تغذیه ورزشی
تمیزکاری و جمع جور نگه داشتن خونه
خوب مچ شدم
در عین حال که عصرها برای پیاده روی خیلی چیتان پیتان میکنم که میم مشکوک میشه این دختر چشه:))))))
واقعا داره میره دیت یا میره قدم بزنه؟
خوب من برم که جلسه امروز باعث شد یکم کارهام عقب بیفته
خورشت بامیه درست کردم صبح زود
رفتم خرید خونه
همزمان کیک یزدی و پای سیب هم درست کردم::))))
چون میم امروز نیاز به یه جایزه داشت روز سختی رو پشت سرگذروند ویه قورباغه بزرگ رو قورت داد
دیشب رفت از بهترین شیرینی فروشی شهر باقلوا و کیک یزدی وکیک هویج خرید ولی هیچ کدوم رو دوست نداشت از همشون یه ایرادی گرفت
منم گفتم به نظرت این حجم از ایراد گیری طبیعیه؟
تو عادت کردی به طعم شیرینی های من دیگه هیچ شیرینی به دلت نمیشینه :)))))