من از اسفند یه سری تغییرات روحی در خودم احساس میکنم
احتمالا شما هم متوجه شدید اینو
سرعت من کمتر شده
موجا عوض شده
یه جورایی حس زنانگی من بیشتر شده
اون بخش جنگنده رو دارم تلاش میکنم یه موقعهایی خاموش کنم
دارم سعی میکنم جلوتر از زمان زندگی نکنم
نگران بعدتر ها نباشم
با حرص و طمع کلی هدف دور خودم نچینم که چی بشه؟
به قیمتی که زندگی نکرده باشم؟
موجایی که چندسال بود کافه نمیرفت
با دوستاش خوش نمیگذروند
یه روزهایی وقت میذاره یه تایمی رو فقط زندگی میکنه
میگه و میشنوه حضوری
نکنه پشت گوشی یا صفحه بی جون لپتاپ با دوستاش چت کنه یا بگه و بخنده
زمان ارزشمندترین چیزی که ما داریم
و چه بهتر که این زمان رو گاهی با بخشیدنش به دوست و خانواده ارزشمندمون پس اندازش کنیم
فکر میکنم حتی من ارومتر از میم شدم
میم بسیار اروم صبور بود با من
و من همیشه سرجنگ داشتم
میدونستم این اخلاقش فقط با منه
و این ارامش و صبوریش رو فقط برای من داره
نکنه با بقیه عصبی و... باشه نه ولی ادم صبر کردن به هر قیمتی نیست
دیروز من ادرس رو اشتباه متوجه شده بودم
اون سرشهر بود ادرس ارایشگاه وسط بعضی ادارت دولتی که تازگی نقل مکان کردن و میشه گفت اول شهر از سمت شرق
ومن فکر میکردم محل قدیمی فلان مرکز دولتی هست و خوش خوشان بودم!
که نزدیکه!
هیچی دیگه نیم ساعت قبل رفتن بهش پیام دادم ادرس رو چک کنم متوجه شدم که من اشتباه متوجه شدم و دیگه
هیچی تندتر حاضر شدم چون بارون بود و میدونستم نیم ساعتی بیشتر طول میکشه باوجودی اون تایم ترافیک نبود
ادرس با میم چک کردیم و من با اسنپ رفتم
و خیلی به موقع رسیدم و ان تایم و سه ساعتی طول کشید
چون مژه های من بور و نازک خیلی بنده خدا وقت گذاشت
میم هم فکر میکرد زودتر تموم شم اومده بود دنبالم که نشد باهاش برم
ولی از نتیجه کار خیلی راضیم تا الان باید بگذره ببنیم ریزش نداشته باشه
ولی خیلی شیک و نچرال شد
ساعت 8تموم شد کارم و منم دیدم هوا خوبه گفتم یکم پیاده روی کنم
میم یکم نگران بود اون موقع من تنها اون منطقه هستم من مساله ای نداشتم ولی همشون تعمیرگاه ماشین و صاف کاری بودن:)))))
گفت یکم ارومتر بیا که من بیام دنبالت
منم که عین جت راه میرم ماشالله میم تماس گرفت من رسیده بودم یکی از میدون های شلوغ شهر
گفت اخه تو کی رسیدی اینجا دختر:))
تازه من یه ربع هم خرید کردم اونجا تا میم رسید
گفت بریم خارج شهر یکم دور بزنیم و ببینمت
بچه از ناخنها اونقدر ذوق کرد :))
مژه رو هم میگفت چقدر خوب و نچرال گذاشته و کلا خوبه که تو هرکاری میکنی نچرال و ظریف انتخاب میکنی
میگفت موهاتم خیلی خوب شده ولی باید بری احیا کنی
اول بارون بچه از این حرفا میزنه
و یکم خوش گذروندیم و موسیقی گوش کردیم و خوندیم و همدیگه رو دیدیم
بعدم رفتیم پیش دوستش میخواستن باهام برن عروسی
دیگه منو رسوندن و منم تا رسیدم بارون شدیدتر شد
هوا جنوب گرم و شرجی بعدم بارونم میاد نمیشه کولر روشن کرد خیلی خفه کنندست
ولی عالی بارون توی این موقع سال
خداکنه تابستونمون امسال گرم نباشه
من یه سریال شروع کردم که خیلی لذت بخش دیدنش
من باید دیگه امروز واقعا قورباغمو قورت بدم و خونه رو تمیز کنم:)))