دیروز رفتم ناخنهام درست کردم
لمینت کردم مجددا
گفت فرنچ نمیشه
دیگه یه رنگ نود صورتی انتخاب کردم که به پوست من میومد هم به لباسهام
یکی از لباسها رسید
که عصری به دستم میرسه
رنگ مو هم لایک کردم فول هیر
و هنوز کار داره دیروز 5 ساعت رو موهام کار کرد
لایت اینا طول کشید
امروز قرار رنگساژ کنه و سفیدی ها رو بگیره
ساقی و مریم میگن خیلی تغییر کردی
من ولی عجیب غریبه برام این قیافه با موهای لایت
اصلا دوست ندارم تغییرات اینطوری رو
ارایشگر خیلی خوب و خوش مشرب بود
و قهوه و اینا درست کرد و کیک پذیرایی
خودم و خودش تنها بودیم کلی صحبت کرد
شوهرش استاد دانشگاه بود مشاور هم بود
دیگه کلا مبحث در مورد همین حرفا بود
خیلی خوب و بدون آسیب موهام کار کرد
ابروهامم همونجا دادم همکارش درست کرد
دیگه فقط از کارای ارایشی تموم شدن موهام مونده
میکاپم که برای عروسی میرم دیگه
رفتم لنز هم خریدم عصری
مونده صندل که باید برم بخرم
عصری میرم اگر وقت شد
دوباره ساعت 3 باید برم برای ادامه کارموهام
غروبی رفتیم با ساقی یه نخ سیگار کشیدیم میدون اول شهر
بعدشم با مریم قرار داشتم که پیادم کرد خونه من سریع شالمو عوض کردم
ادکلن زدم و مسواک بوی سیگار ندم:(
با مریمم هم تا اخر شب بیرون بودیم زبانمون پیش بردیم
و یه کافه هم رفتیم نیم ساعت
صبحم بیدار شدم ساقی گفت بیا بریم کافه برای قهوه
کارای شرکت رو دیشب برگشتنی اوکی کردم
و صبحم خابالود با موهای زرد قناری زدم بیرون با ساقی
یه استوری هم گذاشتیم من با اون کله زرد شبیه ایرانی ها نیستم دیگه
غریبیم میشه بااین چهره
ساقی استاد زبان المانی هم هست!
رفتیم نیم ساعت کافه قهوه امون خوردیم و برگشتیم
اینکه این روزها دارم تاییم رو با دوستام میگذرونم راضیم
یعنی حالمو بهتر کرده
که بتونم خودمو هم به عروسی هم اردیبهشت برسونم