خوب بنده بالاخره امروز رفتم ارایشگاه مجددا
البته یه ارایشگاه دیگه:)
ناخنم سپردم دست ناخن کار دوستم و انصافا راضیم
به شدت راضیم یه رنگ زرشکی کهکشانی انتخاب کردم
که به شدت حال دلم رو خوب کرد هی نگاش میکنم قربون صدقه دستام میرم:)))))
همونجا هم مشاوره مو گرفتم
و تصمیم گرفتم موهام رو موخره گیری کنم
چون نظرشون رو رنگ مساعد نبود گفت اول موهات تقویت کن و موخره گیری بعد رنگ
موهام خیلی کم حجم و کوتاه شد ولی نفس میکشه الان
رفتم دوسه خرید دیگه کردم
سمنو خریدم
پیاده اومدم تا خونه که کلی راه بود
ولی خوب بود بعد چندروز بی تحرکی
میم عزیزم رو چند روزی ازش خیلی خبر ندارم و گذاشتم با مشکلاتش خودش کلنجار بره
ولی از حال هم بی خبر هم نیستیم و ظهر پیام داده بود که هنوز درگیر مساله اش هست
من قلبم براش درد میکنه
برای این بخش زندگیش که تنهاست و باید همه ی مسائل رو اون حل کنه
تو ارایشگاه زنگ زد ببینه چیکار کردم با وجودی هم حالش بد بود هم هنوز مساله اش ادامه داره
از صدای خسته و گرفته اش دلم به درد میاد واقعا
همیشه ما بیشترین اسیب رو از عزیزان و خانوادمون میبنیم نه توان دوری ازشون هست
نه توان نزدیکی
بارها هم گفتم من اگر عروس اون خونواده هم باشم توی مسائلشون دخالت نمیکنم!
توی همه خانواده های ایرونی یه اختلافاتی هست
و زندگی هیچ کس کامل نیست
حتی بهش نگفتم اومدم ارایشگاه چیکار! فقط گفتم با مریم اومدم!
ارایشگر برای مو خوره گیری خداتومن پول گرفت
دقیقا دوبرابر جاهای دیگه!
از این کارش خوشم نیومد که بی انصاف بود منم اهل چونه زدن نیستم!
اومدیم بیرون مریم گفت وای چقدر پول دادی الکی برا موهات
من از این دختره خوشم نمیاد و کلا کارش نمیپسندم
اما ناخن کار واقعا کارش عالیه و هردومون دوستش داریم
راستش این دوروزه که رفتم ارایشگاه بعد سالها
بازم میگم من ادم ارایشگاه رفتن و قرار گرفتن در این محیط نیستم!
با عذاب میرم توی این محیط
از خود باشگاه خوشم میاد عاشقم ولی چون جای زنهاست بدم میاد ازش
کلا هرجایی محیط زنانه است من احساس خفگی میکنم
چون حاشیه ظاهرسازی و.... هزاران چیز میز دیگه هم هست
ولی از کارایی که امسال انجام دادم برای سال جدید راضیم و کیف میکنم:)
