شناخت آدمها!!

من این موجا رو بیشتر از موجای ده سال پیش دوست دارم 

قبل تر ها متوجه نمیشدم متوجه اینکه یکی بهم نزدیک میشه

باهام دوست میشه

ممکنه علتش سواستفاده باشه!

ممکنه چیزی در من هست که نیاز اونه 

این شامل دوست های دختر هم میشه!

همیشه خوشبین بودم 

خوشبین به ادمها به مهرو لطفشون 

اما الان؟

من وقتی یکی بهم پیام میده اگر از اون دسته رفقا باشه که چیزی در من نیازش هست!

میفهمم بعد سلام و علیک و زبون ریختنش

یا حتی فردای احوال پرسیش قرار چه درخواستی ازمن داشته باشه!

من این موجا رو دوست دارم 

که به پیشینه بیماری های روحی و جسمی که در خانواده میم ممکنه وجود داشته باشه دقت میکنه!

 به الگوی عاطفی خانوادشون 

به روابطشون

گاهی بیشتر از رابطه میم با خودم دقت میکنم!

من برام خیلی مهمه که اگر وارد رابطه شدم طرف مقابلم خودش منو انتخاب کرده باشه نه خانوادش!

و ازطرفی پذیرش من در خانوادش برام مهمه 

ولی این قدرت طلبی منه که دوست دارم انتخاب 100 درصدی طرف مقابلم باشم واونقدر قدرت تصمیم گیری داشته باشه

و مستقل باشه که خانوادش هم اینو بپذیرن! و به انتخابش احترام بذارن!

یکی از دلایلی که رابطه من و مرحوم خراب شد دقیقا از همین جا بود 

و من میفهمم چقدر این قضیه اهمیت داره !

اینکه به تراپیستم میگم ممکنه الگوی افسردگی برادرش ژنتیکی باشه؟

اینکه برام رابطه اش با مادرش مهمه؟

اینکه تا چه حد ادم حمایتگری هست برای خواهرش که متاهل حتی!

رفتارش با خواهرزاده اش!

دوستاش کجای زندگیش هستن؟

چقدر تایمش با خانواده میگذرونه چقدرش رو با دوستاش؟

قدرت نه گفتنش به کدوم گروه کمتر؟

چقدر ادم ریسک پذیری؟

چقدر بالغه؟ چقدر کودکش سالمه؟

والدش از کدوم نوعه ؟

خوددوستی میم درچه حده؟

ممکنه علت نزدیکی ما  برگرفته از سوگهای مشترک ما  باشه؟

هرچند ما دوسه سال قبل از سوگوارشدنمون رو هم کراش داشتیم 

ولی باز من همه ی اینارو در نظر میگیرم و در تراپی هام درموردشون صحبت کردم

حتی وقتی بی دلیل میم رو از خودم میرونم! 

یا گاهی عمدا عصبیش میکنم که عصبانیش روببینم 

که البته هنوز موفق نشدم عصبانیش کنم!

بیشتر که بخوام عصبانیتش رو ببینم حد صبوریش رو دیدم!

هرجا مچ خودمو میگیرم که دارم زیاده روی میکنم!

به نظرم اگر دست من بود به همه ی دخترها میگفتم تازه بالاتر 35 سالگی بیایدو به ازدواج فکر کنید!

قبلش فقط عشق و حال کنید وجنس مخالف رو بشناسید!

من میدونم همه ی ماهایی که در خاورمیانه زندگی میکنیم ادمهایی هستیم که ضربه هایی روحی درکودکی دیدیم

بخاطر الگوی تربیتی که داریم بخصوص در خانواده های ایرانی

و الان در زمانی هستیم که دهه 80ی ها اسیب کمتری مثلا از ما دهه شصتی ها دیدن!

داریم کم کم بهتر میشیم که نسلهامون عوض میشه

اصلا این اجتناب ناپذیر که یکی رو انتخاب کنیم که اسیب دیده نباشه!

ولی اینکه چقدر اون ادم تغییر پذیره و میتونه تبدیل به پارتنر خوبی باشه واست مساله مهمیه!

من اینجا 4 چیز عادی و معلومی ازروزمو مینویسم

10 تاش رو نمینویسم!

چون هدفم از اینجا نوشتن چیز دیگه ایه نمیخوام اثر ادبی و هنری خلق کنم!

هنوزم اونقدرها احساساتم درگیر نیست

و فکر میکنم دارم خوب پیش میرم 

ولی اینم میدونم نباید هیچ چیز رو کنترل کنم!

چون ممکنه یه اتفاقی بیفته که قابل پیش بینی نباشه همیشه دنیا طبق پیش بینی های من پیش نمیره!

 

خوب بگذریم دیشب باز مرحوم دکتر امیر.... ایمیل چس ناله فرستادن!

نمیدونم این ادم کی میخواد بزرگ بشه

هر هفته داره پیشنهاد میده بیا به رابطمون برگردیم چیزی که در پزشکهای مرز بوممون به علت

سروکار داشتن زیاد من باهاشون بهش رسیدم

خودشیفتگی هست که این قشر درگیرش هستن خودشیفتگی بیمارگونه ای که با قبولیشون تو کنکور شروع میشه

احساس قدرتی که قشر تاپ جامعه بودن بهشون میده وبعدم رفاه و.... خیلی عوامل هست 

اینکه میخوام مدام همه چی رو کنترل کنن

براشون قابل پذیرش نیست نه شنیدن!

امیر نمیتونه با شنیدن نه کنار بیاد هنوز بعد 4 ماه!

اونم یه اشنایی از راه دور و لانگ دیسنس رو اسمش میذاره رابطه!

اینکه بازم دنبال مقصر میگرده ذره بین رو روی خودش نمی گیره!

دیشب جالبه توی ایمیلش به یک شخصی اشاره کرده بود که دوست مشترکمونه!

که این ادم عقده اینو داشته دکتر بشه و نتونسته الان عقده اش رو اینطوری نشون داده!

وای خدا چقدر تو کودکی! چقدر تو کودکی امیر که فکر میکنی ممکنه من تااین حد بی عقل باشم یا اینکه اون دوستمون

ادم عوضی باشه!

واقعا شناخت ادم در مواردی که ادمها نه میشنون دنیا طبق میلشون پیش نمیره میشه شناخت

و حتی فیلتر شناختیشون از ادمها دقیقا مطابق فیلتری که رو خودشون ممکنه نصب شده باشه!

خوب بگذریم

اصلا خودمو عصبی نکردم دیشب

حتی ایمیل امروز صبحش منو عصبی نکرد

چون دیگه میدونم امیر همینه 

چیزی بیشتر از این ایمیلها توی زندگی من نیست و قرار نیستم باشه!

دیشب قرار بود من برم خونه میم 

فیلم پاپ رو ببنیم که در نهایت تا میم رفت شام بخوره با دوستش

من خوابم برد!

 به همین راحتی خوابیدم 

و قرارمون یادم رفت

البته شربت خورده بودم و قرص

دیگه نمیشد هم بیدار بمونم 

خوبه میم زنگ نمیزنه بعد ساعت 12 ونیم

همیشه چندتا پیام میده اگر جواب دادم که هیچی

اگر نه 

میدونه خوابم و زنگ نمیزنه که بیدارم کنه 

ساعت 5ونیم بیدارشدم دیدم بنده خدا تا ساعت 3 بیدار بوده 

خوابیدم و ساعت 11 بیدارشدم 

وزنگ زد میگه خوابت برده بود باز که 

میگه دقیقا هروقت با من قرار داری خوابت میبره:))

خواب رو واقعا به هرچیزی ترجیح میدم این روزها!

خوب من برم لباسهای زمستونی رو جمع کنم که رسما اینجا تابستون شروع شده دیگه!

خونه رو تمیز کنم که دارم خفه میشم ازبی نظمی و کثیفی.

 

 

 

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ناشناس

چه مدت با اون دکتر رو رابطه بودین خانم موجا 

چرا تموم شد رابطتون؟

علاقه ای به پاسخگویی ندارم. در پستهای مهر و ابان هست

مینا شین

عسلم خیلی خوبه آدم از روند رشدش راضی باشه ...

چقدر خ‌وب که با امیر نیستی . واقعا چقدر خوب ...

 

موجا متولد چه سالی هستی ؟ اگه دوست نداری نگو البته 

فدات قشنگ جان

واقعا مینایی خداروهزار بار شکر
امروز مداوما بابتش شکر گذاری میکردم.
1363 نمیدونستی مینا؟

مینا شین

چرا میدونستم اما فراموش میکنم . همینم فردا یادم میره . 

بابا من مغزم همین قدر توان داره 😂😂😂

مهم نیست خوب عزیزکم 

فراموش کن 
مهم اینه بدونی من ازت بزرگترم :))))) احترامم واجبه و کمتر بایدبگی کون بلبلی:)))

مینا شین

وای دیووونه 😂😂😂 چقدر خندیدم 

همیشه بخندی عزیزم

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان