اول بگم تو پی ام اسم هر چی دختر خوبی با میم
اما زدم امروز یکیو له کردم که حقش بود:))))
حالا میم میگه کاش این مریض باشه همیشه دختر خوب و ارومی باشه من جر و واجر نکنه
حالا نمیدونه این ماه یکی دیگه کیسه بکسم شد که حقش بود حتی بیشتر اینا
اینو بگم هنوز داروها هیچ اثر مثبتی رو من نداشته
ولی همینکه خارش ندارم خداروشکر
چون جاهایی هست که مشخص نیست سراونم حساس نیستم خیلی
دیروز و دیشب فکر میکنید کی زنگ زده باشه خوبه؟
اکس عزیزم
البته نمیدونم میشه اسم امیر اصن گذاشت اکس یانه
دکتر که یادتونه؟
من یک ماه هم تو اون رابطه دوام نیاوردم و همه چی لانگ دیسنس موند!
به جایی ختم نشده تموم شد
چون رفتارهای زن ستیزانه ای داشت بخاطر خونوادش
هم بخاطر فوق تخصص بودنش فکرمیکرد خداست!
خودشیفتگی در حد مرض گونه در وجودش پررنگ بود!
درصورتی که ادمی بود تو بسیاری از مهارتها از جمله هوش هیجانی
مهارتهای عاطفی و ارتباطی
و بسیار ادم سطح پایینی بود در این موارد که رشد نکرده بود لزومی هم نمی دید رشد کنه!
بعد اون هر چند روز تماس و پیام که بیا برگرد تو رو خدا
هی جوایز و... جدید که دریافت کرده بود
مقالات و... برامن ایمیل کن بگو بیا ببین چی شدم برگرد
منم گوشیم عوض شد شمارش از بلاک در اومده بود گویا که دیروز تماس گرفته بود منم که شمارش حفظم نبود تو خواب ناز بودم
بر اثر داروها بیدارشدم
و خلاصه اصن نمیشناختم
یکم حرف زد تازه شناختم
که اره دارم یه کلینیک جدید افتتاح میکنم و ... مطب جدید فلان جا
دیدین دیگه ادمهای خودشیفته برگشتنشون هم این مدلی که میخوان در هر صورت به تو حس ناکافی بودن بدن! که اگر بیای با ما برد کردی اگر نیای ببین کیو از دست دادی:))))))
گفتم مبارک اتفاقا از دیدگاه اقتصادیم چند موردم بهش گوشزد کردم! تاااین حد به تخمدانم گرفتم موضوع رو که بابا بیا
حتی حاضرم موفقیتت بیشتر کنم مفت مجانی بهت مشاوره بدم بلکه دست از سرما ورداری
هیچی دیگه مکالمه رو ادامه ندادم گفتم کار دارم و ... خداحافظی کردم چون تایم اومدن میم از سرکار بود
و واقعا دوست نداشتم میم معطل بشه پشت خطم
چون دقیقا میرسه پارکینگ سوار ماشینش میشه به من زنگ میزنه تا برسه خونه حرف میزنیم بعد ناهارشم که خورد باز تماس میگیره
صحبت میکنیم بعد میخوابه
بالاخره دیشب رفتم امپولهام با میم زدم و برگشتم خونه
گیج بودم واقعا خوابم گرفته بود بخاطر امپول
چون یه سری قرصها هم داده برای شب اونام خوابالود میکنه ادمو
باز امیر تماس گرفت و گفتش چقدر تو تغییر کردی چقدر مهربون شدی
گفتم ببین الان من ملاتونین مصرف کردم خوابم میاد و گرنه نمیزنم دهنتو صاف کنم بابت تماسهات از خانمیم هست
نمیخواستم بگم مریض هستم هی پرو شه پیگیر بشه
به تو چه اخه
برا من برون گرا شده
20 دقیقه فک زد مغزم خورد
حرفش در نهایت اینه من موفق برگشتم هم کاری هم مالی
واقعا دلت نمیخواد شوهرت باشم؟ نه واقعا تمایلی ندارم برو یکی دور بر خودتون پیدا کن دیگه
از مامانت بخواه تو جلسات قران واست یکی پیدا کنه:)
دیگه به حدی رسوند که برگشتم بهش گفتم ببین من هم رفاه رو دوست دارم
هم ادمها رو با دستاوردهاشون قضاوت میکنم اتفاقا
و هم پول دوست دارم
ولی اگر پشت اینا شخصیت نباشه برام یه پر کاه هم ارزش نداره تو بگو اصن یونجه!
همون اندازه یونجه برای من ارزش نداره حالا اون واسه طبیعت خوبه
ولی ادمهایی که ارزش و شخصیت ندارن برای کره زمین ضرر دارن:)))))
و بعد اینکه مسیری که در موفقیتتشون طی کردن برام خیلی مهم هر دستاوردی ارزشمند نیست از نظر من!
هی بهانه اورد ما تو زمان و مکان بدی اشنا شدیم
تو سوگوار بودی من درگیر ازمون هام برا پذیرش دانشگاه بستون و...
گفتم اتفاقا ادمها تو شرایط سخت اخلاقیات قهوه ایشون رو نشون میدن فرزندم
و ما به درد هم نمیخوردیم مکان و زمان وبی خیال
مدیریت درمانگاه ها و کلینیک های منو بیا دست بگیر
تو هم وارد کار منو شو بتونیم زوج خوبیم باشیم با هم تلاش کنیم
پسر توی هوا فضا به سر میبری؟
بی خیال
از رابطم با میم هم نگفتم چون نیازی نیست از زندگی شخصی من بدونه
-----------
در مورد جر دادگی
من ابان به یه بنده خدایی پول دادم بابت خدمات!
بعد ایشون 3 جلسه به بنده اون خدمات رو داد
من هزینه 12 جلسه رو پرداخت کرده بودم رفت و رفت هر سری یه بهونه اورد
یه روز گفت بچم مریض
یه روز گفت فلان
یه روز گفت برق رفته و...
منم صبوری تا الان کی؟ اردیبهشت 1404!
تقریبا 7 ماه گذشته
چند روز پیش تماس گرفتم خدمات رو میخوای تموم کنید؟
گفت من نیستم رفتم فلان شهر!
و دارم خودمو اپدیت میکنم حواله ام داد به 5 ماه اینده!
من لبخند ملیح!
هیچی بهش گفتم اوکی پس امکان اتمام دوره بنده رو ندارید دیگه؟
4 جلسه رو بردارید باقی پول بنده رو پرداخت کنید من این خدمات رو از کس دیگه ای بگیرم!
اول بهانه اورد
بعد گفت تا برم قیمت کنم تک جلسه ای چقدره!
بعدم هیچی محاسباتش چطوری بود نصف پول بنده سوخت شد رسما!
هزینه 4 جلسه رو شما ببین! معادل 6 جلسه گرفت
گفتم جهنم ضرر یه مو از خرس کندم سوده
شما درست میگی نصف دیگه رو پرداخت کن
گفت سه شنبه !5 سه شنبه گذشت ایشون پول واریز نکرد!
پیام دادم گفت با من تسویه نکردن که باهات تسویه کنم و... منتظرم اون مرکز با من تسویه کنه
هیچی دیگه دیشب پیام دادم که من میخوام از همون مرکز با یه نفر دیگه قراردادببندم
این منطقی نیست پول پرداخت نکنی من برم مجدد پول بدم به اون مرکز
اینطوری به ضرر منه
و اینکه تایم ارزشمند بنده هم هدر رفته و....
شما باید خودت هزینه رو پرداخت کنی
امروز تماس گرفت از در توقع و صدا بلند کردن!
منم دیگه قشنگ با روش منطقی خودم در همون حالت خشم
زدم لهش کردم که شما موظفی پولم پرداخت کنی چون پول چیزی رو دادم که بابتش خدمات دریافت نکردم
و این پولی نیست در زندگیم ولی بابتش متعهدانه کار کردم پس انتظار دارم اون پول جایی خرج کنم که متعهدانه بهم خدمات ارائه بدن
و من تو این چند ماه به مرکز گزارش ندادم!
و اینکه شما یه روز بچه ات بهونه کردی
یه روز مریضی خودتو
یه روز برقو یه روز اب یه روز گرما یه روز سرما
این اصلا درست نبود و بی احترامی به بنده الان اگر منظر تسویه مرکز هستی یعنی شما بعد من و همزمان با من
پول از افراد زیادی گرفتی و بهشون حتما خدمات دادی دیگه تا همین الان
که دارن برات پرداختی میزنن!
منو پیچوندی! حتی پزشکها معلمها و پرستارها کارمندها مادر هستن و... هیچ کدوم بخاطر بچشون از تعهداتشون نمیزنن
اگر نمیتونی بین خونه و زندگیت و کارت مدیریت کنی چرا واقعا داری کار میکنی؟
چرا ادمها رو معطل خودت میکنی دقیقا؟
هیچی دیگه اینارو که گفتم پول پرداخت شدولی تو این مملکت همونطوری که گفتم لطفا برای هیچ خدماتی
کل پول پرداخت نکنید! هیچ وقت به حساب شخصی کارمند پول واریز نکنید حتی اگر این قانون اون مرکز باشه منم دقیقا طبق قانون
اون مرکز عمل کردم!
ولی در نهایت این شد
حالافدا سرم تجربه خوبی بود
ولی واقعا این که یه ادمو بنشونی سرجاش خوب بود بعد یه پیام التماس گونه داد که به
مرکز گزارش نده و اینجا غریبم من و.....
ولی حتما گزارش میدم که ادمهای بی تعهد و بی مسئولیت حق بقیه افراد جامعه رو ضایع نکنن
اگر اعتراض کنیم به این موارد اگر گزارش کنیم حداقل تو بین شغلهای خصوصی خود ما مردم میتونیم فرهنگ سازی کنیم