اتفاقات پیش بینی نشده!

این روزها توی کار مدام داره اتفاقات پیش بینی نشده میفته

که از دایره اختیارات و احتمالات من و سایرین خارجه

 

امروز اصلی ترین عوض گروه کاریمون یهو از تیم رفت

البته نکه از کمپانی بره

از تیم رفت

و همون خانم مدیر که من خیلی باهاش ارتباط کاری خوبی داشتم

باهم ایده پردازی میکردیم

و دقیقا جزئی ترین موارد رو باهم پیش میبردیم تسک های مشترکمون همیشه بهترین خروجی رو داشت

یهو همه مسئولیت هاش افتاد گردن من:((((((
این ازار دهنده ترین بخش ماجرا بود یعنی اصلا براش اماده نبودم!

ولی ازسایت رییسم هیچ اطلاعی ندارم!

باید ببینم دلیل چی بوده

ولی خوب همه ی این تغییر و تحولات رو مجبورم به دید این ببینم که دارم از محدوده امنم عبور میکنم

و این عبور نمیشد در روزهای پی ام اس طور پریود طور نباشه کائنات عزیز؟

اولین چیزی که گفتم به رییس که میپذیرم اما ایا روزتعطیلی بنده سرجاشه؟ چون این خانم مدیر تعطیلیش فقط یکشنبه هاست!

دیگه گفت نه سرجاشه فعلا تا سه چهار هفته تو تعطیل باشه همون طبق قرارمون 

بعدش ببنیم باید چیکار کنیم برای باقی تسک های خودت و ایشون یا باید نیرو جدید به این بخش اضافه کنیم

الان حجم کارهای من شونصد برابر شد

یه کاری که میم کرد دیروز خرید کلی میوه استوایی بود و تزیینشون 

برام فرستاد از این حرکتهاش خوشم میاد 

منم برای روز پسر براش کیک زعفرونی شربتی درست کردم که خیلی خوشمزه بود

نصفشم خودم خوردم قشنگ معلوم خودم هوس کرده بودم یه منتی هم سر اون بنده خدا گذاشتم دیگه؟

امروز که از خواب بیدار شدم میم میگه نگاه کن کهیرهات رفته بچه بیشتر خودم هرروز که چشام باز میکنم میپرسه کهیرات چطورن رفتن؟

از دیشب که ما باهم بیرون بودیم دیگه نذاشت بیام، خونشون موندم تا امروز عصر

که به رسم همیشه معمولا شام و صبحانه و ناهار جمعه هارو باهم بودیم 

خداروشکر انگار داروها بالاخره اثر کرد و کهیرها رفتن ولی روی کمرم جای زخمشون هست هنوز و خشک شده 

ان شالله جاشون نمونه:((((((

دلم میخواست فردا برم خونه مامان ولی فکر نکنم بشه اینکارو انجام داد

چون کلی کار با رفتن اون خانم مدیر :((((

گاهی وقتها بعضی کارها انجام دادنشون برامون خیلی اسون 

ولی فشار روانیش و عدم امادگیش اون مسئولیت هزار برابر سنگین و سخت میکنه 

و قشنگی امروز باکس هدیه تولدم از شرکت بود:))))))))

که متاسفانه اجازه ندارم بازش کنم

رییس گفت باز نکن میخوام از انباکسینگش یه کلیپ بدی بهمون:)

حالا فکر کن من چقدر باید صبوری کنم:)))))))))))))) هرچند لذتش دوچندان میکنه صبوری کردن

 

 

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان