بی خبری!

گوشی رو عصری میم برد پیش یکی از دوستاش که تعمیرات موبایل داره

گفتم اگر گفت تاامشب درست میشه اوکیه بده درستش کنه

اگر نه بیارش بدیم 5شنبه ببره که من کار نداشته باشم با گوشی

و یه گوشی دیگه هم دارم خرابه اون که اصلا روشن نشد که بتونم ازش استفاده کنم

به میم میگم چه طوری بهم خبر میدی ؟

میگه یه جوری خبر میدم:))

میگم لابد با دود!

در نهایت هم همین شد که هیچ رقمه نشد از هم خبر بگیریم 

نه میم میتونست بیاد گوشی رو بده به من نه من میتونستم برم خونشون 

یعنی نمیدونستم کی هست!

همسایه های ما هم که همش ولن تو کوچه فقط موقع خواب میرن خونه اونم 12 شب به بعد!

از این فرهنگ جنوب و دم در نشستن دیگه چیزی نمونده جز این دهاتی ها(منظورم فرهنگ اصطلاح دهاتی هست)  که همش تو محله ول هستن

میم ساعت 9 میاد خونه همینطوری منتظر موقعیت بوده بیاد گوشی رو به من بده یا یه جوری از من خبر بگیره!

در نهایت ساعت 12 بود یادم اومد اینستا روی سیستم دارم 

با سلام و صلوات بازش کردم اول کلی خطا داد در نهایت تونستم با گوگل وارد اینستا بشم وبه میم زنگ بزنم با اینستا:))))))

بچم اونقدر ذوق کرده بود ایمیلشم نداشتم بهش ایمیل بدم

تلگرام دارم رو سیستم 

ولی میم تلگرام نداره بخاطر اداره!

و کلا میم یه خط داره کاری و شخصی یکیه!

 حوصله سه چهار خط و گوشی دست گرفتن نداره 

همیشه خدا هم تا بیدار پاسخگوی ملت هست

که از این عادتش بدم میاد البته جز مواقعی که باهم هستیم اون تایم معمولا 

جواب تلفن نمیده مگر خانواده یا دوستان نزدیک رو 

خلاصه هردو خوشحال شدیم تونستیم ارتباط بگیریم عین عصر حجر:)))))

گفت هزار بار اومدم بیام زنگ خونتو بزنم اینا نشسته بودن

الانم نشستن:))))))

فکر کن ساعت 12 ونیم شب دم در نشستن این دوسه تا همسایه بغلی ما!

چادری و مذهبی هم هستن!

ایرادیم نداره نامحرم ها از محل رد شن ببیننشون!

میشنن ببین بقیه چه گناه هایی میکنن و گناهشون شستشو و تطهیر کنن!

اصلا هم غیبت نمیکنن جلسه زیارت های مختلف دارن:)))))))والا

دیگه دیشب هردو امپر چسبونده بودیم تا اینا رفتن کپه مرگشون گذاشتن 

گوشی رو میم اورد 

و نشستم کارای شرکت رو گذاشتم رو تایمر یه چیزهایی هم از شرکت تو واتسپ هست

از همکارم

یعنی تا 1وخوردی بیدار بودم خسته و کوفته و عصبی

درنهایتم که گوشی درست نشد زمان میخواست

دیگه اون گوشی دیشب دادم میم اول اونو درست کنه 

دیروز که گفتم گوشیم خراب شده گفت عصر من میبرم تعمیر

گفتم خودم میبرم گفت نه این کار خودمه 

من کلا از مردی که خیلی حامی باشه خوشم نمیاد 

یعنی نیاز به فضا برای انجام کارم و اهدافم دارم 

ولی از مردی هم که حامی نباشه و به کفشش نباشه مشکلاتم هم عمرا بتونم نگاه کنم

میم دقیقا برای حامی بودن همین چیزی هست که من میخوام

و عمرا ادمی هم نیستم تا طرف مقابل دوستم و خانوادم چندبار درخواست حمایت نکردن

و خیالم از بابت تعارف نبودن صحبتش راحت نشده و بعد سنجیدن اینکه ایا ازش کمک میخوام یا نه؟

یا خودم میتونم؟ به طرفم جواب بله نمیدم سر کمک خواستن 

و الان این دوهفته تست خوبی بود این مورد در مورد من و میم!

فردا شب شام خان داداش اینا میان

باید برم خرید خونه برای مهمانی

دیشب کم خوابی باعث شد صبح باشگاه نرم البته برنامم هم تموم شده

و دیشبم که گوشی نداشتم که با دکتر کلاس داشتم و کلاس کنسل شد

اخر شب ازش عذرخواهی کردم گفت خیلی منتظرت بودم قرار شد برای امشب کلاس بذاریم 

دیگه اینطوری شد من امروز خونه میمونم و کارای شرکت رو تموم کردم تا الان 

و البته منظورم کارای دیشبه!

یکم کارا رو جلو ببرم وعصری میرم خرید خونه

دیشبم اون دوتا خواهرا که دوستامن و هم باشگاهیم 

اومده بودن دنبالم بریم پیاده روی ولی گوشی من خاموش بوده 

4شنبه هم احتمالا با نازی اینا برم خرید وبیرون

داداشی هم دقیقا گوشیش خراب شده عین من

دیشب نگرانم شده بود تو واتسپ با گوشی پارسین تماس گرفته بود و پیام داده بود

گفته بود گوشی ندارم این چند روز ازت بی خبرم نگرانت شدم 

دقیقا هر مشکلی پیش میاد همیشه برا من و داداشی باهمه!

اگر وقت بشه 5شنبه گوشی دستم باشه 

میخوام چندتا غذا درست کنم برای بچهای کار و فقرا

ببینم 4شنبه برنامه من و دخترا چطوری پیش میره خریدام رو انجام میدم همون روز 

نیاز به حس و انرژی مثبت دارم 

 

 

موجا ... ۰ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان