بخاری یا جرقه؟

دیشب یکی از دوستام داشت یه حرفی خوبی میزد

میگفت معمولا زنها یا مردها وقتی سنشون کم هست یا آدمهای آسیب دیده ای هستن

بیشتر به دنبال روابطی هستن که هیجانات زیادی بهشون بده و کلا پر از عشق و هورمون و .... بشن

معمولا هم روابطی که این مدلی شروع میشه 

و کلا طرف منطقی و عاقلانه پیش نمیره 

اون رابطه سمی هست

این بیشتر در مورد زنها صادقه که به دنبال مردهایی هستن که بهشون حس هیجان و کول بودن و... تا سقف پر از هورومون و هیجان و عشق شدن بده!

دیدم هر رابطه سمی که توی زندگیم شروع شده حتی با زنها فارغ از روابط عاظفی یا حتی 

یه همکاری که بر اساس هیجان و ظواهر اولیه بوده 

بعدش به این نتیجه رسیدم مناسبم نیست 

البته الان چندسالی هست دیگه از اون موجا چیزی نمونده و منطق جای خیلی چیزها رو گرفته 

در مورد مردها هم نباید دنیال یک جرقه باید دنبال مردی باشی که مثل بخاری هست 

گاهی شعله کمه گاهی زیاد ولی امنیت وجودش در حد یک جرقه نیست!

و چقدر ماهایی که توی این جامعه آسیب زیاد دیدیم 

و الگوی انتخابی درستی در جوانی نداشتیم 

محو این جرقه هاشدیم و....

شاید مردی که شبیه بخاری بهت اون هیجانات اولیه و اون فضای رمانتیکی که توی ذهنته رو نده!

اما وجود و گرمایی همیشگی عشقش و منطقش بهت ارامش میده 

به نظر خودم و مشاورم میم از اون مدل مردهایی شبیه یه گرمایی همیشگی و امن هست

که بودنش ارامش بخش

چندروز پیش داشتیم در مورد دوست داشتن حرف میزدیم 

میم میگفت الان بیشتر از زمان کراشی و کلا اوایل رابطمون دوستت دارم 

چون الان بهتر میشناسمت و هرچقدر بیشتر میشناسمت بیشتر دوستت دارم 

دیدم چقدر درست میگه 

شاید زمانی که میم کراش من بود دیدنش بهم یک هیجان در حد یک جرقه می داد

اما به محضی که رابطمون شروع شد 

فضا عوض شد 

و ....

دیشب بعد انجام کارای شرکت و نظم دادن خونه 

و کیف باشگاهم و انتخاب لباس باشگاه 

گرفتم خوابیدم ولی یه مدت وسط خواب هی بیدار میشم 

و این قضیه از اون ماجرای همکاری و اضطرابش شروع شد

که الان فاصله بیدارشدنهام خداروشکر خیلی کمتر شده 

صبحم زود بیدارشدم و 7 وربع باشگاه بودم و تا ساعت 10 هم تمرینم رو که پا بود تموم کرده بودم

اومدم خونه و درگیر صحبت و جلسه با کار پاره وقتم بودم که مدیرش دوهفته ای نبود!

تاکارای شرکت رو تموم کردم شد ساعت 3

بعدش بیهوش شدم تا 5:)))) که میم زنگ زد میخواست بره شرکت

پاشدم ظرفها رو شستم و شیک پروتیین درست کردم برا خودم و میم

که برم پیاده روی و یه خرید کوچیک برا خونه 

و از اون ورم برم شرکت یه سری به میم بزنم و برگردم 

مرغ هم گذشتم ابپز بشه برای شام که کوکوی مرغ درست کنم

دوباره برگشتم به روتین تغذیه ایی خودم 

و خداروشکر اینطوری راحتترم اون مدل که شکر اینا میخورم من دلدرد میشم 

و بهم سازگار نیست

رفتم داروخانه نزدیک خونه ویتامین ث و منیزیم خریدم و رفتم شیک رو دادم به میم 

و واشر دستگاه قهوه سازم خراب شده بود این دوروز عین برج زهرمارم از نخوردن اسپرسو

هرچند قهوه ترک درست میکنم چون عربیکاست کافئینش برای من کمه 

و باید اسپرسو بخورم 

باشگاه هم که اصلا نمیتونم اسپرسو بخورم میرم بسکت و .... رو توی روشویی میشورن:((((((((

یعنی من موندم بچها چطوری دلشون میکشه اینطوری قهوه بخورن؟

میم رفت واشر خرید و قهوه و برگشت 

البته قبلش صحبت کرده بودیم جمعه که واشر دستگاه خراب شده گفت بیار من اشنا دارم

میبرم تعویض میکنم دستگاه رو نده بیرون که خرابش میکنن راستم میگه 

دیگه اینطوری بود که امروز زحمت کشید قهوه هم خودش خریده بود به میل خودش

یعنی غروبی عین معتادها شده بودم بی حال وبی انرژی از خواب زیاد هم از نخوردن قهوه

تازه من قرص کافیین هم مصرف میکنم صبحها چون برای ورزشم خوبه و تنها مکملی که من استفاده میکنم

بهم انرژی میده 

دیگه فکر کنید اعتیاد من به کافئین چقدر بالاست که اصلا هم خوب نیست

قهوه میم خوب بود انصافا 

ولی قهوه پسرخاله یه چیز دیگه است

میم میگه نخورده داره میگه کافئینش کمه 

فلانه بهمان بذار تو خونت پخش بشه بعد بگو:)))))))

سبزی هم خریدم بین راه و اومدم شروع کردم کوزت بازی هوس الویه کرده بودم

مرغ هم قبل بیرون رفتن ابپز کرده بودم 

دیگه هویج و سیب زمینی هم بهش اضافه کردم وقتی پخت با تخم مرغ ابپز با جعفری و خیارشور و انواع فلفل و اب لیموی تازه ونمک

گذاشتم تو غذاساز البته یه قاشق چایی خوری سس بدون گلوتن هم بهش اضافه کردم

ولی نمیشه به سسهای رژیمی کلا اعتماد کرد روش مینویسن رژیمی و بدون گلوتن و...ولی در اصل مواد مضرتری توش هست

من این مدلی درست میکنم الویه رو 

البته برای من باید مرغش وتخم مرغش زیاد باشه که همینطور بود سیب زمینی وهویج کوچیک بود 

الان باید خونه رو جارو کنم اشپزخونه رو تی بکشم و گاز و کانتر و... رو

چون قهوه ساز رو واشرش رو عوض کردم میز کثیف شده

سبزی پاک کردم و باید همه چی رو ضدعفونی کنم خدایا خودت شفا بده منو از دست وسواس

بچها دستم هم با حنا بهتر شد

و همینکه من دستکش یکبار مصرف میپوشم زیر دستکش بدنسازیم 

دستگاهها به دستم نمیخوره و کلا اینطوری دستم خیلی بهتر شده 

خوب من برم دیگه اب هم فشارش پایین امروز و نمیشه دوش گرفت اه

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
Divine Girl

راستش منم از رابطه های جرقه ای خوشم نمیاد ولی متاسفانه جذب آدمایی میشم که نه تنها بخاری نیستن نه تنها اولویت نیستم بلکه یه گزینه براشون حساب میشم... شاید این به خاطر اینه که تو خونوادم هیچوقت محبت کلامی و رفتاری نبوده و بچگیم به دیدن دعوا و سردی بزرگترها گذشته...

موجای قوی من 

امیدوارم حال دلت خوب باشه

حرفت درسته ولی میدونی الی توهمین که توی این سن فهمیدی مشکلت چیه دو هیچ از همسن هات جلوتری

ماها تازه سر 30 سالی فهمیدیم با زندگیمون چه کردیم ازنظر بخش عاطفی
ولی تو این شانس داری الان باگ خودتو فهمیدی
توی این سن دیگه رفتار خانواده با تو مهم نیست
مهم اینه تو یک فرد بالغی میتونی از خودت مراقبت کنی 
برای خودت مرزگذاری کنی
و این تویی که مشخص میکنی دیگران با تو چطور رفتار کنن
این تویی مشخص میکنی که هرکسی هر جوری دلش خواست باهات رفتار نکنه! اون ادم هرکسی باشه مهم نیست!
الان شانس اینو داری الگوی انتخابیت رو اصلاح کنی عزیزم
امیدوارم توی مسیر رشدت موفق باشی الی مهربون

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان