بی نهایت دلم نذری میخواددددددد
ولی متاسفانه انگار هیچکسی نذری نمیده:(((
پروژه استاد به موقع تموم شد
و بدون آزار!
تازه ظهر کارای شرکت رو تموم کردم ساعت 1و بیست دقیقه
که میم زنگ زد ناهار خریدم بیا باهم بخوریم:((
منم از خدا خواسته
پاشدم رفتم
یعنی میدونستم کار استادم هست میدونم هنوز یه نیم ساعتی کار شرکت هست
ولی اوکی دادم بهش چون گشنه بودم:))))))
مدیونید فکر کنید واسه خاطر خود میم رفته باشم
اونم دو روز دوش نگرفته شلخته با صورت زخمی در پریودی و بی حوصلگی!
اگرقرار بود که میم کات کنه الان بهترین وقت بود و میخواستم بهش فرصت بدم!
تا رسیدم گفت تو چقدر تغییر کردی موجاا
وای اونقدر به به و چه چه گفت که پوستت خیلی سرحال شده
و اونقدری هم که میم تیزه
بررسی کرد صورتم همش میگفت وای 180 درجه پوستت بهتر شده و تغییر کرده
خلاصه اوشون خیلی خوششون اومد
و اونقدر ذوق کرد
و گفت اقا منم میرم پیش همین دکتر فیلر خنده خنده وبوتاکس
ناهار خوردیم
نذاشتم بخوابه طبق معمول
باهم ای ساربان نامجو رو خوندیم
یادتون من وقتی کلاس تی ای رو تموم کردم و کودک درونم دلش میخواست بخونم؟
بااین اهنگ شروع کردم برا دوستم فرستادم و استادش گفته بود این صدا خامه و جوونه و صدا 15 ساله است!
بعد من و دوستم کلی تعجب کرده بودیم من دیگه پیگیری نکردم حتی خود استاد پیشنهاد داد چندجلسه انلاین برم پیش فلانی
که اونم فرصت نشد
میم میگه تو باید یه ساز یاد میگرفتی چقدر خوب میشد تکمیل میشد هنرهات
و اینکه به روح و روانت خیلی میاد موسیقی دان بودن نت ها و تحریر ها رو خوب تشخیص میدی
میم اینارو که گفتم خانوادگی از جدشون تو موسیقی بودن و داداشش موسیقی دان خوبی هست
گفت میتونم برات یه استاد پیدا کنم انلاین یا همین جاحضوری باهات کار کنه
نمیدونم هنوزم اوکی ندادم هرچند کودک درونم سالهاست دوست داره و همینطوری از خانواده پدری ارث هنجره خوبی داریم
و عمو و عمه ام خیلی خوب میخونن
دیگه یکم خوندیم کلی باهم اهنگ گوش کردیم
باهم شیرینی نارگیلی خوردیم خیلی میم دوست داشت تو دهن اب میشد خیلی خوب بود واقعا
تا 4 ونیم میم رو اذیت کردم بچه ام اونقدر ماه و مهربون که تلافی هم نمیکنه:))))) گفتم همیشه چرا من بدجنسم بین من و تو:))))
میگه دلم نمیاد با تو تلافی کنم
دیگه 4ونیم بدو بدو اومدم خونه کار شرکت تموم کردم
و بعدش اون دوستم بود دیشب زنگ زده بود زنگ زد:((((
اخ یک ساعت ونیم حرف زد
و بعدش نشستم پای کار استاد الان تموم شد و فرستادم براش
البته دوش هم گرفتم بعد دوروز
خوبه بدن من بو نمیگیره اصلا
وگرنه این دوروز میمردم
حالا که میم سخت پسند تایید کرده کار دکترم رو خیالم راحت شد کارش درست انجام داده
امروز تراپیستم رفته بود محل کار میم اینا
یه جلسه بوده
گفت دیدمش و....
فکر میکنم حساسیتش خیلی کم شد و گاردش کمتر
بااینکه چندسال پیش دیده بودش میگفت خیلی الان شخصیت متفاوت تری داشته !
خداروشکر که کارای این هفته ام خوب پیش رفت
فردا هم یه کاری رو تموم کنم بتونم اخر هفته برم دیدن مامان و اجی
اجی هم از کربلا برگشت امشب.
من دیگه برم شام درست کنم و موهام سشوار بکشم ویه استراحتی کنم وبرم خونه اقای میم.