دیروز هنوز باشگاه بودم که داداشی زنگ زد
گفت شام بیا پیش ما
که همدیگه رو ببینیم
گفتم باشه من میرم خونه دوش میگیرم
ومیام
گفت نه خودم میام دنبالت
اومدم ازکوچه رد بشم میم هم همون موقع رسید
سلام علیک کردیم با سر
تو خیابون که نمیتونیم وایسیم حرف بزنیم
اونقدر گرفته بود حالش که لازم نبود حرفی بزنه
من از قیافه و چشاش خوندم
الهی بگردم
چقدرم دلتنگش شدم دیدمش
اگر ندیده بودمش شاید دلتنگ نمیشدم:))))
همچین ادم مزخرفیم:)
دیگه یه دوش گرفتم موهام خیس نشن
وبه داداش زنگ زدم من میرم داروخانه
تا تو بیای
رفتم داروخانه قرص معده جدید گرفتم که دوستم تجویز کرده بود
و از اونجا رفتم فروشگاه برای این هفته ام اب معدنی خریدم برا باشگاهم
که داداشی زنگ زد
گفت که کجایی بیام دنبالت
ادرس دادم و داداش اومد
رفتیم خونه
و شام و اینا خوردیم
و حرف زدیم تا 12
به میم پیام دادم حالش چطوره و....
تماس گرفت
گفتم خونه داداشم هنوز دیگه قرار شد من رفتم خونه زنگ بزنم بهش
12 داداش منو رسوند خونه خسته بودم و هم درد داشتم پریود شدم ظهر
و اومدم خونه دردم خیلی بیشتر شد
با مسکن هم خوب نشدم
میم که زنگ زد گفت من میرم برات مفنامیک اسید می خرم
دیگه بنده خدا رفت داروخانه مفنامیک خرید و برگشت دیگه قرار شد من برم همونجا بخوابم
قرص خوردم یکم بهتر شدم اما دیشب خوابم نمیبرد اصلا
انگاری مثل قبلا که اونجا جاخوابم عوض شده بود نمیخوابیدم دیشبم همینطوری بودم
میم هم درست نخوابید
ده اومدم خونه گرفتم خوابیدم تا یک
که میم زنگ زد بیدارم کرد
قرار بود بریم سرخاک داداش و مراسم چهلم شوهرخالم که فرداست
البته ما نمیتونستیم فردا اونجا باشیم گفتیم بریم سرخاک
من دیگه نخوابیدم پاشدم جلو موهام رنگ کردم و دوش گرفتم
و تا داداش زنگ زد که حرف کردیم
گرمازده شدم تو قبرستون
خیلی گرم بود
صورتم کلا قرمز شده و میسوزه
اونقدری گریه کردم و دلتنگ بودم
زنیکه هم اومده بود
سلام داد گفتم علیک
ولی اصلا نگاهشم نکردم
مامان رو هم همونجا دیدیم ورسوندیمش خونه
و باید برمیگشتیم
زن داداش عصرکار بود
الان دیگه خونه ایم خداروشکر
من گرمازدگیم بهتر شده
یه ماکارونی چرب وچیل غیر ورزشکاری درست کردم با تهدیگ سیب زمینی مکش مرگما:))))
که حال خودمو خوب کنم برا دوسه وعده درست کردم
و گوشت و اینام گذاشتم یخچال برای قرمه سبزی فردا
میم هم با پشت چشم نازک کردن و اینا فرستادم با امیر بیرون امیدوارم امیر امشب زیاد هول بازی درنیاره
در گوش بوی فرند من زر زر نکنه زیاد!
امیر از اون هولهاست که دوست داشتنی من راضیم ازش:))))ولی به شرطی رو مخ بچه ما نره که خرابش کنه
هرچند نتونسته از زمان راهنمایی ورفاقتش با میم، میم رو خراب کنه
من بدم میاد مرد تو خونه بشینه
حالا حتی اگر مشکلی هم داشته باشه
ترجیحم اینه بره بیرون نمونه خونه
بخاطر همین سر این قضیه با میم شوخی ندارم
خونه رو هم یکم سروسامون بدم امشب که فردا کلی کار دارم