استراحت 3:)

امروز که تعطیل بود استراحت کردم اصلا سیستم رو روشن نکردم

باشگاه رفتم ولی 

و حسابی و سنگین هم تمرین کردم 

میم هم امروز میخواست بره اداره یه سری کار داشت و هم شرکت 

بنده خدا اصلا نخوابید 

فکر کردم حداقل صبح میخوابه و دیرتر میره ولی تایم هرروز بیدار شده بود و

منتظر من بود

و منم نمیدونستم و مربیم تماس گرفت نیام سرکوچه تا خودش تماس بگیره

چون روزهای تعطیل واقعا خیابون ما خلوته:)) 

بقول میم بچه های محل دزدن و ممکنه منو بدزدن:)

دیگه تامربی رسید و من سریع خودمو بهش رسوندم میم رو ندیدم 

یعنی انتظارشو نداشتم 

بنده خدا:(

فعلا خونه اش نمیرم بخاطر صاحبخونه و اینا تایکم آبها از آسیاب بیفته تنها دلخوشیمون همین دیدن همدیگه صبح اول وقته 

و گاهی بیرون رفتن های اخر شبی قایمکی:))

گل بگیرن چشم و دهن ملت رو که فقط سرشون تو ماتحت همدیگه است بجای زندگی خودشون!

ابروهام رو خودم مرتب کردم ولی احساس میکنم باید برم ارایشگاه 

دوتا لایت بندازم جلوی موهام 

خودم نمیتونم اینو انجام بدم 

هنوزم هیچ برنامه ای برا تولد میم ندارم نه مواد کیک خریدم نه کادو نه هیچی!

مچ دستم بدجور کبود شده تو تمرین 

اصلا نمیشه بدنسازی انجام داد و بدنت بدون کبودی باشه 

منکه خودم هوا به پوستم میخوره کبود میشه چه برسه میله هالتر و دسته سیمکش و دمیل و...

نشستن و خوابیدن رو میزهای بدنسازی خودش همیشه پاهای منو کبود نگه میداره 

با برنامه جدید مربیم الحمدالله کبودی رسید به بالاتنه ام:(((0

بازوی دست راستمم کبود شده 

بعد تمرین اومدم خونه وگفتم میخوابم ولی خوابم نبرد فقط استراحت کردم

و برای ناهار از شب برنج خیس کرده بودم که باقلا پلو با ماهی درست کنم

که اونم 20 مین بیشتر زمان لازم نداشت ماهی که مزه دار شده بود رفت تو سرخ کن

برنج هم که درست کردنش کاری نداره 

خلاصه راحت بودم

الان باید بشینم برای سایتمون یه پلن محتوایی طراحی کنم بچهای محتوا کارشون رو منظم انجام بدن

یه جلسه با تپل برم شب

یکم صحبت کنیم ودرمورد پلن هایی که تو ذهنمه

خونه رو تمیز کنم که نیاز اساسی داره به تمیز کاری و مرتب کاری

احتمالا باید بیرون هم برم پیاده روی و هوازیم رو انجام بدم 

البته یه ربع اخر تمرین امروز رو هوازی اساسی رفتم ولی کم بود 

و نیاز هست راه برم 

صاحبخونه مغز منو خورده در مورد شکایت هر یک ساعت زنگ میزنه صدام میزنه نابودم کرده یعنی

باید باز به چپم بگیرمش اصلا همدردی بهش نمیاد بهم استرس میده واقعا

ایقدی میم شلوغ بوده امروز که فقط یکبار تونستیم مکالمه کنیم 

چندبارم پیام دادیم بهم 

امیدوارم این هفته شلوغ و مهم برای دوتامون بگذره 

پاشم من خونه رو مرتب کنم ببینم چقدر وقت میگیره ازم 

 

موجا ... ۱ خوشم اومد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موجا نام پیرترین تمساح جهان است...
تا جایی که علم پیش رفته تمساح ها تنها موجودات جهان هستند که پیر نمیشوند و ارگان های داخلی تمساح ها هیچ وقت پیر نمی شود!!و عمر نامحدود دارند مگر بر اثر شکار یا بیماری و.... بمیرند.
اینجا قرار از خودم بنویسم بدون هیچ روتوشی!!
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان