از دیشب کمی بهترم خداروشکر
صبح که پاشدم دردم کمتر بود
اون تمرینات رو انجام دادم
و ماساژی که بهی گفت مرسی
من که کلا دوسه ساعت بیشتر نخوابیدم
تا صبح که با میم چت میکردم یعنی من از دیشب به اندازه یکسال خندیدم
ایقدی کیوت حرف میزنه خیلی شوخه
واونقدر بانمک بچه
از خاطراتش درباره من میگه
میگه رد میشی یه جوری اخم میکنی که... یعنی تخم نمیکنه ادم بات حرف بزنه
بعد می گفت واقعا چرا؟ چرااون روز شماره خودتو ندادی واسه خونه
شماره داداشت رو دادی؟
واقعا چرا؟
هنوز جاش درد میکرد بیچاره که من گفتم داداش شماره خودتو بده :)))
دوسال خوردی آمار منو میگرفته وای یعنی خیلی باحال بود خاطراتش
وای خاطره اش از اینکه خونه من اومده بود
اسم خونه منو گذاشته بوده قفس به من میگفته قناری
این رمزش بوده درباره من با دوستش حرف میزده
مامانش اینا نفهمن مثلا
بعد میگفت اون روزی که اومدم خونه ات دیدم تک خوابه است اسمش گذاشتم قفس
بعد میگه یادته اومدم خونه ات؟ کلید برا صاحبخونه دربیارم؟
گفتم نه من کلاس داشتم اون روز
نیومدم بیرون که فقط اومدم درو براتون باز کردم
گفت اره یادتون نیست من گلدون ریختم کف اشپزخونه؟
گفتم نه نریختی شکسیتش!
گفت پام خورد واقعا شکست؟ فردا گلدون و گل میارم گفتم لازم نکرده
نگو این نشونه بوده اگر با من نبودش هیچ میلی چرا ظرف مارا بشکست لیلی هست!
بعد میگفت خنثی بودی اصلا
خیلی رو مخ بود چرااین ادم ایقدی جدی و خشکه
چطور میشه برم جلو حرف دلمو بزنم
گفتم مگه بقیه خانما محل با شما چطورین؟
:)))))))))))
اونقدری سربه سرش گذاشتم
تا 5 صبح
صاحبخونه من خیلی رو مخشه
ولی هرکی میاد یادتون میگفتم صاحبخونه میپرسه مجردی یا متاهل؟
داشتیم این قضیه رو تعریف میکردیم یهو غش کرد گفت از من پرسید یادت نیست؟
گفتم نه گفت ازمنم پرسید مجردم یا نه:)))))))))))
برای شام دعوتم کرد محترمانه رد کردم
گفتم جدی نگیر من و اینکه جوابت رو میدم
بی خیال
هوا مه گرفته و سرده
الانم بارون میاد
هوا هوای شمال رفتن
و بیرون رفتن
اگر ادمی بودم که میخواستم وارد رابطه بشم
میم مردی بود که مناسب بود بقول مینا قابلیت این رو داره کراش العالمین باشه
مهربون جذاب زیبا موفق عاشق خنده رو
و اینکه منو بسیار می خندونه
اما چه کنم که دستم بسته است
پای رفتن ندارم
نمیخوام با احساساتش بازی کنم
خودمو میشناسم ب
از اینجا برم محل زندگیشه براش غیر قابل تحمل میشه
هرروز جای خالی من رو میبینه بعدش
درد میکنه جای زخمش
همینکه با خنده فرصت گفتن بهش دادم و خود افشایی
خوبه براش نگفته از دنیا نره نشنیده از دنیا نرم که من کراش اون بودم و اون کراش من
منتها شدت کراش بودن اون برای من در حد یک بازی کودکانه بود!برام جدی نبود
زخمی در قلبم دارم که مانع جدی شدن هر مردی برام میشه
زخمی که عشق رو جدی نمیگیره
عشق رو پس میزنه
زخمی که همیشه جاش درد خواهد کرد!
