من باز درگیر ویندوز شدم 

دیگه بعد 8سال 

پارتیشن بندیش کردم فایده نداشت دیگه 

همه چی رو دلیت کردم و بک گرفتم و این چندروز کلا خیلی کم خوابیدم 

مشکل این بود که اصلا نمیشد پارتیشن بندیش کرد 

هرکی هم یه چیزی میگفت

تا در نهایت امروز دیگه من و تپل که گیر داده بودیم به این سیستم درستش کردیم و پارتیشن بندیش رو 

از طریق کامنت انجام دادم  خداروشکر

 و اقعا پیرم کرد 

کلی سیگار کشیدم از خستگی

ناهار وشام درست حسابی نخوردم

یه روزم اجی اومد بچها رو برد

که اصلا نشد پیششون بشینم حتی

و اجی دلش سوخت برا من که ایقدی درگیر سیستم هستم که درستش کنم

یه روزم کلا باز کردم هاردو و جابه جاش کردم و...

یعنی بلایی نبود من پیاده نکرده باشم سر لپتاپ که درستش کنم 

بعد امیر میگه واقعا تو سیستم رو چرا باز کردی

چراایقدی تو ریسک پذیری؟

خوب من همینم دیگه 

گیر بدم یه چیزی رو یاد بگیرم باید یاد بگیرم گیر بدم به یه مشکل باید حلش کنم

خلاصه که الان حسابی خستم 

یه بارون درست حسابی جنوب اومد 

و دلمون صفا داد 

عصر دیگه سیستم رو ول کردم زدم بیرون 

بعد اژانسی اهنگ زندگی هایده رو گذاشته بود 

اشکام همینطوری سرازیرشدن برای مملکتم برای حال مردمم برای خودم 

زبان حال بود 

صبح ساعت 10 هم نوبت دکترم بود 

و تصویری صحبت کردیم و داروها رو تمدید کرد و این دیگه جوابه 

و رفت تا دوماه دیگه که باهمین منوال طی کنم

بعد رفتم داروها رو از اون داروخانه هم ته ته شهربگیرم 

چقدر عوضین همون دارویی که 30 دونه اش روماه پیش بدون بیمه به من 400 فروخت برای اینکه کم یابه

همون امشب 60 دونه رو 120 داد با بیمه!

اون سری الکی گفت نسخه ات تو سایت بارگذاری نشده و لود نمیشه و....

امشب دیگه با وجود شلوغی موندم گفتم ایرادی نداره بذار سایت لود بشه من میرم نیم ساعت دیگه میام

رفتم کباب خریدم از دیروز غذای درست حسابی نخوردم 

باشگاه هم نتونستم برم 

دیگه یکم همون خیابون قدم زدم تا نسخه ام اماده شد گوشیمم تو خیابون میذارم رو حالت پرواز

برگشتم خونه 

دیدم تپل چقدر پیام داده گفت نگرانت شدم خاموش بودی

بسکه این دوسه روز من صبوری کردم امروز دیگه امپر چسبوندم 

از امیر هم سه روزی هست خبر ندارم 

یعنی اونم یکم دپرس بود 

گذاشتم تو حال خودش باشه

 کلا دوست دارم هرچه سریعتر تمومش کنم 

خیلی خستم واقعا 

نمیدونم چرا دارم ادامه میدم و بچه مردم رو با خودم میکشونم 

امشب باز یکم زهره ماری خوردم همینطوری واسه اینکه تو یخچال بود 

از خستگی

نمیدونم چرا تست میکنم این چیزا رو خودم؟ میخوام اگر مهمونی چیزی رفتم بدونم واقعا ظرفیتم چقدره ؟

خلاصه همینا