با بی حالی تمام رفتم باشگاه
نه دبل اسپرسو نه هیچی نتونست سرحالم کنه
گرم کردنم به زور انجام میدادم
اما برنامم رو مطابق معمول خوب رفتم
ایقدی خط عضلات ساعدم رو دوستدارم
واسش خیلی زحمت ها کشیدم
بااینکه خوب و مرتب باشگاه نرفتم ولی خداروشکرراضیم
به تپل میگم چراعین مامانها میگی کاریت ندارم بنویس
بعد مینویسم تهدید میکنی؟
عصبانی میشی؟
حالش بهترشده بود عصری
زبون درازی هم میکرد
تپل نمیدونی چقدر ازت ممنونم اومدی به زندگیم و داری کمکم میکنی
ولی اینارو نمیتونم به خودت بگم چون پرو میشی:)))))
شام نمیدونم چی بخورم اما الان یه شیک پروتیین خوردم جیگرم حال اومد
من عاشق دریافت نامه ام عشق میکنم وقتی از باشگاه میام و نامه دارم هرچند همش اداری
یااز دیجی کالا و انلاین شاپ هاست
ولی بازم دوست دارم
کاش یکی نامه فدایت شم مینوشت واسم میفرستاد والا بخدا:))))))
امروز به حسن پیام دادم یعنی بعد باشگاه
که اقا چرا این همکار جدیده جواب منو نمیده؟
میره یه هفته یه هفته گم میشه اصلا نیست
بعد میاد میگه ببخشید
من اصلا دوست ندارم اینارو به رییس بگم
و نون بری کنم
ولی خوب الان رییس اومد گفت گزارشهات چراثبت نشده چرا پیگیری نکردی
تو سایت ببینی همکارت ثبتش کرده یا نه؟
من پیگیری میکنم هرروز میبینم ثبت نشدن و حرص میخورم و ایشونم
جواب نمیده هیچ رقمه!
و من میخوام کیفیت کار ما دوتا باهم بهتر بشه گفتم به شما
بگم شاید شما بتونی کمک کنی ایشون
کارهاش بهتر انجام بده شاید از من حرف شنوی نداره
و از شما بهتربشنون و دوست ندارم رییس بدونه
بعد حسن پیام داد که اره اصلا این خیلی عجیب غریبه جواب منم نمیده که ماون شرکتم
چه برسه به بقیه
ومن تاحالا کسی اینطوری استخدام نکردم
وکلا این هفته باهاش خداحافظی کردیم
و کلا دیگه هفته اخر کاریشه و... خودمونم ناراضی هستیم و رییسم کلی ازش پوون منفی گرفته
واقعا ناراحت شدم یه نفر اینطوری لگد به بخت خودش میزنه کار دور کار راحت با یه شرکت معتبر
امیدوارم جای بعدی موفق باشه
با تپلم یکم کل کل داشتیم میگه تو بچه پرویی توپ انداختی تو زمین من
میگم نه خدایی یاد مامانها افتادم میگن کاریت نداریم
بعد تهش تنبیه و دعوا و تشنج در انتظارمون از این کلمه که میگی چشمم ترسیده و ...
بعد میگه نه تو بچه پرو بازی درمیاری کلی اسکرین شات فرستاده از کارمنداش
میگه ببین اینارو
بعد تورو ببین یعنی میخواد بگه تو حرف گوش نکنی و قدرت طلبی میکنی
گفتم همینی که هست والا
یه پرونده پزشکی مال شوهر لیلاست یعنی مال یکی ازبیمارهاشه
اینهام که دیروز رفتن سفر
بعد صبح زنگ زد گفت ادرس تورو بدم بیاره خونت؟ صبح ببری بیمارستان؟
گفتم اره مشکلی نیست
دیگه اوکی دادم و اینا
حالا اون خانم دکتر ظاهرا خونه اش نزدیک منه
و هنوز رونده رو نیاورده
لیلا اینا هم رسیدن شمال و کلا جایی که هستن انتن نداره
هی میاد شهر به من زنگ میزنه خودش و دکتر
و هیچی تهش اون خانم دکترم جواب هیچکس نمیده منم براش پیغام گذاشتم
به مامانی زنگ زدم
میگه صدات گرفته سرماخوردی اره ؟
نکنه کروناست
میگم نه شایدم حساسیت فعلا خوبم
مشکلی ندارم
خداکنه زود خوب شم
که بتونم برم دفاع داداش