من این مدت توی یه فاز راکد موندم!
هرچی هم زندگی من از بیرون برا بقیه فعال باشه
تراپیستم بگه نه تو تفکرت اشتباه کمال گرایی داری و....
من این مدت اصلا از عملکرد خودم حداقل با تپل راضی نیستم!
در مورد عملکردم بعد عید درمورد زبان هم همینطور!
عملکردم توی ورزش و کار شرکتیم خوب بوده به نوعی میشه گفت عالی بوده
اما عملکرد تو کار با تپل جدی نگرفتن شخصیتش و ....
باعث که من امروز کلی عذاب وجدان بگیرم
با تپل جلسه گذاشتیم باشگاه نرفتم دیگه
هرچند حاضر و اماده نشسته بودم و تپل دیر کرد
ولی خوب
تراپی هم داشتم که
مجبور شدم زودتر تمومش کنم
بالاخره امروز تپل منو دید
و هی هم همش میگفت اولین بار دیدمت و بالاخره من شما رو دیدم از تعارف که بگذریم
مبلغ بالایی در 45 روز گذشته از دست دادیم!
نکه ضرر کرده باشیم ها نه میتونستیم این پول داشته باشیم که نداریمش!
ویکساعت صحبت کردیم
من کلا یه جاهایی خیلی سکوت کردم
فکر کردم حس عذاب وجدان بهم داده در صورتی که اصلا کلامش اینطوری نبود
بهش اطمینان دارم حس درونی خودمه واصلا ربطی به کلام شما نداره به فکر فرو رفتم
من میتونم تپل اقای ی علی الف نریمان هرمردی رو فارغ از مرد بودنش به عنوان دوست رفیق همکار ببینم
بدون اینکه دوسشون داشته باشم
احساساتم درگیر بشه و....
چیزی که امروز تراپیستم هم بهش اشاره کرد
بالغانه است این حس اما از اینکه یه جاهایی از این توجهات هم گاهی بدم نمیاد
یعنی دوست دارم همه چی یک طرفه باشه گویا!
باشگاه که نتونستم برم
رفتم تو کوچه خرید کردم و برگشتم این هفته هم چندتاروسری و شال استفاده نشده
و پول میوه گذاشتم برا اون خانواده افغان
باید الان بشینم حساب کتاب این ماه رو ببندم قبض ها رو پرداخت کنم
چیزهایی که نیاز رو یادداشت کنم
ببینم باید چیکار کنم تا ماه بعد
این مدت هم بی حساب کتاب خرج کرد هم بی حساب کتاب زندگی
به نظرم برای این دوره بسه دیگه
و باید وارد مرحله جدید بشم
یه کلاس درمان گروهی ثبت نام کردم همون که دوستم بهم کادو داده
چندروز دیگه شروع میشه
به شدت نسبت به کارایی و انرژیم نسبت به یه کارایی ازخودم انتقاد دارم
اقای ی پیام داده یکی از بچها ازت خوشش اومده
پسره باکره است هنوز:)))))))))) بخدا جدی میگما
بعد حالا ما چقدر بهش راهکار دادیم بره اقا یه کاری کنه باکره نباشه دیگه
حالا گفته اصن من نمیتونم اخلاقیاتم و اعتقاداتم نمیذاره وارد رابطه بدون ازدواج بشم
بعد به اقای ی گفته حالا که خانم موجا دختر خوب و متین و سنگین رنگینی و عین خودمه
ازشون خاستگاری کنید
بعد جواب من این بود
بهش بگو دور از جوانمردی ماست با غیر حرفه ای ایا بریم رو یه تشک مبارزه کنیم :))))))))
ایقدی ی خندیده زنگ زده میگه *خول چرا میپرونی بچه مردمو
گفتم تو که از خدات من جواب منفیمو به تو بگم بری بهش بگی
تو کانت عروسیه که
بعدم این مگه زبون نداره
میتونه درمورد شب حجله تو گروه حرف بزنه
نمیتونه بیاد عین ادم به خودم بگه
میگه یعنی جوابت فرق میکرد؟
گفتم نه همینو بجایی که به تو بگم به خودش میگفتم:)))))))
نگو این بچه هی میومد پی وی میگفت فلان فیلمی که معرفی کردمو دیدی؟
نظرت در مورد فلان چیه؟
اینا منظورش شب زفاف بوده عخییییی
تازه پسره قدش کوتاه تر منه اصن تحت هیچ شرایطی دلم نمیخواست بره این سمتها
خدایا منو ببخش در این شبهای عزیز:((
امروز تراپیستم میگفت باید ببینی ریشه اینکه ازمرد های قدبلند بدت میاد جدااز قد 172 ی خودت چیه
من به قد خودم توجه نمیکنم در این مورد اقا دوست دارم یه سرگردن که نه یه سینه و سروگردن از من بلند باشه
چیکار کنم
من برم لالا که همه چی رو زدم خاموش کردم برم مدیتیشن.
