خونه تکونی انجام شد
در حدی هلاکم که فقط یه ماساژ خوب میتونه حالمو خوب کنه و یه خواب عمیق
کمد توی سالن هم تکلیفش روشن شد و قورباغه اش قورت داده شد
خالیش کردم کلی وسیله دور ریختم
در حد 4 تا پلاستیک اشغالی یه کارتن کولر ویه کارتن جارو برقی
همه پر:)))
این اقای همساده اومد اجازه گرفت کارتن ها رو نمیخواین؟ دارین اسباب کشی میکنید؟
گفتم نه کارتن ها رو نمیخوام بردارید
کلی هم لباس دور ریختم
الکی دور خودمو شلوغ کنم که چی بشه؟
هنوزم به نظر خودم یکم دیگه کار داره خونه ولی یه جارو برقی کشیدم الکی گفتم تا فردا که تی بکشم باز و خونه رو مرتبتر کنم
کمد اتاق رو هم حسابی تمیز کردم
لباسها رو هم همینطور
کلی مانتو اینا بود که دورانداخته شدن یه سری هم گذاشتم ببرم خونه بدم مامان بده یکی
ایقدی خوابم میاد که نپرس
کارای شرکت هم دست نزدم الان باید شروع کنم که تااخر شب تمومش کنم
رییس یه سری گزارشها نیاز داره دیشب بهم گفت
داداشی هم توراهه زن داداش اینارو برگردوند چون مرخصی اضافه بهش ندادن
و زن داداش مجبور شد برگرده
من سراغش ندارم ببینم رسیدن یا نه قرار شد خودشون خبر بدن
براجایزه شام پیتزا قراردرست کنم
یه کاربزرگی بود تمیز کاری امروز
حالا دیگه باید بگم یکی کمدو بیاد ببره
خونه خلوتتر شه
خوب من برم یه استراحتی کنم شام درست کنم و لالا کنم