رفتم سرکلاس
و میکروفن رو روشن کردم عین همیشه سلام عیلک کلی کردم با همه
بعد استاد اومد گفت سلام موجا جان شبت بخیر!
من هیچی نگفتم و میکروفن رو بستم
چندش
از اونجایی من خیلی این مبحث ور دوست داشتم با 15 صفحه یادداشت و کلی مثال از رشته خودم
و همینطور تست هایی که روانشناسها انجام دادن رفتم جلو
راستش منو دوستم اونقدر کامل صحبت کردیم و من قسمت تحلیل رو به عهده گرفتم که
دوستای استاد کف کردن
و امشب اصلاحرفی برا گفتن نداشتن
تازه اولشم یه دوستای استاد خوش امد گفتم ازشون رشته و گرایششون رو پرسیدم
گفتم منو حدیث قرار بوده بهتون خوش امد بگیم جلسه قبلی دیر رسیدیم کلاس
حدیثم بهشون خوش امد گفت و...
تو کلاس رو صحبتهای استاد هیچ نظری ندادم
ولی رو صحبت دوستان چرااگر نیازی بود
بعدم نه اتیش سوزوندم نه هیچ شوخی هیچی
بعد کلاس حدیث بهم پیام داد که چقدر تو خوب صحبت میکنی همه گوش کردن لذت بردن
بیااین هفته ام مثل هفته پیش باهم پیش بریم باهم تحلیل کنیم
گفتم اوکی حدیث و دوست استاد از کلاسمون دوست دارم
وای دوست استادمون خوزستانی
پزشکه:)))))))))
کیس خوبیه
برم توکارش؟
