با بچها رفتیم پارک بدون پسرها چقدر خوب بود
پسرنازی و پسرعمه اش همیشه باهم درگیرن
دیگه شوهر نازی اینارو برد ورزش
ما هم رفتیم پارک ماه هم کامل بود و روبه رو ما اصلا یه حالی بوداین دور همیمون
خیلی حالمون خوب کرد
همون اولم شرط کردم درمورد تورم و مسائل اقتصادی حرف نزنیم توروخدا
و جالبه این دورهمی خیلی حال خوب کن و باکیفیت بود
از جلسات تراپیمون گفتیم
برون ریزی داشتیم خندیدیم
عین روزهایی که داداش بود
همیشه دورهمی های مااینطوری بود باکیفیت بود حال خوب کن بود
منم یکی دوربار بچها گریز اقتصادی زدن مچشون گرفتم گفتم قرار شد حرف از اقتصاد نزنیم
من پفیلا درست کردم بچها هم چایی و تنقلات اورده بودن
ساعت بعد یه چندمغازه نزدیک اون پارکه بود رفتیم مغازها رو دیدم
و بعدش شوهر نازی اومد و نازی رفتش
ماهم با لیلا رفتیم دور زدیم و بازار گردی کردیم یکم
تا بازار بسته شد ساعت 11 منو رسوند خونه
دیگه نیومدن خونه من گفت بچها خوابشون میاد
منم اومدم خونه و یه ساندویچ درست کردم خوردم و فیلم دیدم و خوابیدم
و خوابمم خوب بود
ساعت 10 بیدار شدم به عکسهای دورهمیمون نگاه کردم
چقد هممون حالمون خوبه من خندیدم توی عکسا چقدر خوب افتادم
تازه یه آرایش خوب کرده بودم گفتم بچها من امروز میخوام ارایش غلیظ کنم شماها هم لطفا رژ قرمز بزنید:))))
آرایش غلیظ برا من یعنی کرم پودر بزنم و یه سایه قهوه ای و ریمل و رژ قرمز:)))))
دیگه خلاصه همینا و تاامروزم حالم خوبه
جالبه بچها هم همین نظرو داشتن که چقدر این دورهمی باکیفیت بوده و حالشون خوب کردده
