امروز بیجاره بچه صداش در نیومد
پارمیس اذیتم نکرد هیچی یکم زبان خوند یکم شازده کوچولو خوند
یکم دیگه بافتنی بافت و نقاشی کشید
میدونست نباید دم پرم بذاره انگار
ساعت 3 ونیم رییس پیام داد بیا گوگل میت لایو حرف بزنیم
چه حرفی من با تو دارم مرتیکه
خوب یه خبر میدادی؟
هیچی دیگه گفتم کی؟ گفت 45 دقیقه دیگه خوبه؟
خوب بود دیگه ده دقیقه اش هم برای من کافی بود
پاشدم لباس عوض کردم موهام دم اسبی بستم یه رژ قرمز زدم
یه چایی دو لیوان اب یه پروپرانول
یک ساعت ونیم و ور زدیم!
منکه دیگه بجز همون 5 مین اول دوربین رو بستم
و یه همکار جدید اضافه شده بود اونم اد کرد
و حرف زدیمم یکمم به من تیکه میپروند من با شوخی ردش کردم!
هیچی دیگه
بعد اومدم به تپل میگم مگه اینو استخدام کردن خانم فلانی کو؟
گفت میگن رفته
و...
راستش منم دیشب دعوام شد استعفا دادم
وا؟
تپل یعنی چی؟
گفت به خدا استعفا دادم خستم
هیچی من شوک بودم گفت نمیخواست الان بهت بگم
تو دلت خالی شه
ولی انگار باید دیگه بهت بگم
که من دعوام شد و استعفا دادم
واقعا تپل رفتنش به ضرر مجموعه است
هیچی دیگه حرف زدیم گفت دیروز که بهت پیام ندادم واسه خاطر حالم بوده و....
دیگه هیچی
تپل که رفت پشتم خالی شد:)))))))))))))بی تو هرگز تپل با تو شاید!!
پارمیس بردم سوپری خرید کنه بچه دلش واز شه
اقای سوپری انگار ادم ندیده بود منو ارایش کرده ندیده بیچاره بااون رژ قرمز:)))))
اومدم خونه زن داداشم پیام داده تازه از سرکار اومدم
و پارسینا گریه میکنه منو ببر خونه عمه
هیچی دیگه اینا تو این مصیبت پاشدن اومدن خونم
شام درست کردم با بدبختی
هیچی دیگه الان رفتن
تازه بچها مامانشون اومد چشم منو درآوردن ایقد اذیتم کردن
اعصاب نداشتم دیگه شبم میخواستن بمونن
زن داداشم گفت نه توروخدا بگو برید خونتون تاپاشن بیان
دیگه هیچی به زور بلند کردم پارمیس بره خونشون
هلاکم
خونه به گند کشیده
فردا هم کار استاد باید تحویل بدم هیچ غلطی نکردم
