عنوان چرت محض است!
دیشب میخواست اون وسواس فکری قبل خواب بیاد سمتم که قلع و قمش کردم و خوابیدم
هنوزم پرش خواب دارم و چندباری تا صبح بیدار میشم
گاهیم عرق میکنم توی خواب که این عادت خیلی کمتر شده
قبلا جوری بود که باید لباسمو عوض میکردم چندبار تاصبح یعنی تااین حد من خیس عرق میشدم و تب میکردم
یه واکنش عصبی بود به فشارهای روحی
یکم خونوادگی اول صبح چت کردیم و مسخره بازی درآوردیم
میز صبونه خوشگل چیدم تو بشقابهای گل محمدی جهاز مامان
عطر قهوه پیچیده بود توخونه و منو مست میکرد اول صبح
حتی امروز امکان اینو داشت من نخوام از رختخواب بیام بیرون
ولی از قانون دو ثانیه استفاده میکنم وفرصت به ذهن فریبکارم نمیدم که منو تو تخت نگه داره
رییس بالاخره بعد دوروز پیداش شد
یه سری سوال پرسیده بود
یه سری رو که مطمئن بودم جواب دادم
برا بقیه اشم باید میرفتم چک میکردم گزارشها رو
به تپل یکم حرف زدیم مساله کاری بود
از دیشبم مرغ گذاشتم یخچال
و برنج خیس کردم که ناهار هم درست کنم امروز
احتمالا روز سبکی باشه از نظر کاری
وبتونم به همه ی برنامه هام برسم
بریم به کارهامون برسیم و کیف کنیم