همکارم دهه هفتادی ولی خیلی فضوله دوست داره تو همه چی سرک بکشه!
ااا نوتیفکیشن صفحه دسکتاپتون اومد سرتون شلوغه؟
ااا ورزش میرید؟
ااا چه ورزشی؟
ااا ساعت چند بیدارید
کی میخوابید
چرا فلان
چرا بهمان
اول و اخر همشم میگه جسارت نباشه ها
دوست دارم بزنم فیسش بیارم پایین
ولی خوب اول کاری نمیشه
امروز باهم 2 ساعت جلسه داشتیم تنهایی
وسطش همش میرفت جاده خاکی و سوال میپرسید ازم
همین سوالات بالا!
وسط مکالمه میرفتم اب بخورم میگفتما ببخشید من یک مین دیگه میام
میگه وای چقد طول کشید تا بیای
حالا 20 ثانیه هم نبودا
هیچی پلن کاریش با من بست! عملا همه ی ایده ها از من بود
بعد میگه یادم باشه واسه فلان کار هم از شما کمک بگیرم
پروی زرنگ!
منم بهش گفتم تو حیطه کاری خودم هستم مشکلی نداره کاری از من بخواید که مربوط به کارم باشه انجام میدم!
اسکرین میفرسته از تماس تصویری خودش و مدیر و معاون که جوابتو واسه این ندادم
مگه من دوست دخترتم که مدرک میفرستی؟ واونم اینو؟
مگه من گفتم چرا دیر جوابمو دادی؟
هیچی دیگه همین ممکنه رو مخم باشه!
میگه میخوام تو جلسات به رییس بگم بعضیها ورزشکارن هر 20 مین انتراک بده پاشن یه دوری بزنن
چون نوتیفکیشن صفحه ام میومد هر 20 مین این میگفت چیه گفتم این بابا برا ننشستن زیادی پای سیستمه
هیچی دیگه اتو دادم دست این که هی از من سوال بپرسه
دیشب دوش گرفتم و خوابیدم هوا هم خوب بود کولر خاموش کردم
ولی ساعت 8ونیم یکی از مشتریها یک ریز زنگ زد تا 9!
سایلنت کردم یکم دیگه خوابیدم
سوسیس ها رو صبح تست کردم عالی تر از همیشه شده بخصوص بافت منسجمش که خیلی شبیه سوسیس بازاری با طعمی بهتر
امروزم از صبج پای سیستمم به نظرخودم هرروز سختی کار بیشتر میشه
اما اطلاعاتم بالاتر میره!
ومجبورم هرروز بیشتر از دیروز بخونم!
دیروز شاهکار کردم خورشت کرفس هم درست کردم با مرغ و مزه اش خوب بود لوبیا هم چشم بلبلی گذاشتم
که به نظر خودم با گوشت و لوبیا چیتی خوشمزه تره ولی این ترکیب خوب و خوشمزه ای بود